شماره ركورد كنفرانس :
4368
عنوان مقاله :
نگرش دانشجويان نسبت به خانواده، زنان و جنسيت
پديدآورندگان :
كشاورز خديجه Khadijehkeshavarz73@gmail.com دكتراي جامعه شناسي از مدرسه مطالعات عالي علوم اجتماعي پاريس، پژوهشگر پزوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزرات علوم، .
كليدواژه :
دانشجو , نگرش , زنان , جنسيت , خانواده.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي فرهنگ دانشگاهي و نهادينه شدن گفتمان علم
چكيده فارسي :
آيا آموزش دانشگاهي تاثيري رهايي بخش دارد؟ آيا دانشگاه افرادي بازتر، آزادتر و با مداراي بيشتر نسبت به ديگر گروههاي اجتماعي تربيت مي كند يا برعكس دانشگاه مكاني براي بازتوليد هنجارهاي مسلط است؟ نگرش دانشجويان نسبت به خانواده و رابطه زن و مرد چگونه است؟ چقدر اين نگرش ها با هنجارهاي مدرن برابري دو جنس همخوان است و در چه جاهايي در مقابل اين هنجارها قرار دارد؟ آيا ما با سازش در برخي موارد و تغيير در موارد ديگر مواجهيم؟ روند اين تغييرات به چه شيوهاي است؟
برخي پژوهشگران تلاش كرده اند تاثير آموزش هاي دانشگاهي بر روي نگرش دانشجويان نسبت به گروه هاي اجتماعي را مطالعه كنند. برخي از اين پژوهشها نشان داده اند كه افراد داراي مدرك دانشگاهي مي توانند با دانشترين افراد جامعه به شمار روند. اين پژوهشها تاكيد مي كنند كه اگر گسترش دانش با تعصبات مقابله كند، مي توان انتظار داشت كه افراد تحصيلكردهتر، مداراي بيشتري نسبت به ديگر گروههاي اجتماعي داشته باشند. در واقع به واسطه سيستم آموزشي، افراد در معرض ارزشها و هنجارهاي موافق با مدارا و فكرباز قرار مي گيرند و شيوهاي از تفكر را دروني مي سازند كه بسياري از اشكال تعصب را دور ميريزند. برخي ديگر از پژوهشگران اين ايده را مطرح مي كنند كه تحصيلات تعصبات را از بين نمي برد بلكه افراد تحصيلكرده مي توانند بسيار آسانتر تعصب هاي خود را پنهان سازند. به نظر اين دسته، افراد تحصيلكرده، فراتر از اين كه از تعصباتشان رها شوند و يا فرهنگ اخلاقي والاتري كسب كنند، در دفاع از منافعشان پيچيده تر عمل ميكنند.
با اين حال آن چه كه مهم به نظر مي رسد اين است كه ما با جمعيت دانشجويي بسيار بزرگي روبرو هستيم. جمعيتي 8/4 ميليون نفري كه جمعيت 650 هزار نفري وابسته به وزارت علوم، بخش كوچكي از آن را تشكيل ميدهد. به نظر مي رسد اين جمعيت بسيار گونه گون است و واقعيت دانشجو بودن بسيار دور از همگنپنداري شرايط زندگي جمعيتي با ويژگيها، تجربيات و انتظارات روز به روز متفاوت است. بنابراين در نظر گرفتن اين تفاوت ها و ناهمگنيها به ما كمك مي كند تا تاثيرات آموزش دانشگاهي بر نگرشها را بهتر بفهميم.
نگرش دانشجويان به مقولاتي مانند خانواده، ازدواج، و رابطه بين دو جنس به دليل جوان بودن دانشجويان، مي تواند فهم ما را از طرح هاي آينده آنها براي زندگي، بيشتر سازد. امري كه در سياست گذاريهاي فرهنگي _ اجتماعي بسيار تعيين كننده است. اين كه جوانان چه نگاهي به سن ازدواج دارند؟ اين كه معيارهاي مطلوب آنها براي ازدواج چگونه است؟ اين كه اين معيارها چقدر به سمت برابري بين دو جنس سمت و سو يافته اند يا همچنان بر معيارهاي متفاوت ميان زنان و مردان تاكيد دارند؟ اين كه نگاه دانشجويان به تقسيم كار جنسيتي چگونه است؟ نگاه دانشجويان به قوانين مدني در حوزه خانواده و نيز اشتغال و فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي زنان چگونه است؟ پاسخ به اين پرسشها مي تواند درك ما را از فاصله و يا توافق ارزش ها و نگرش هاي دانشجويان با ارزش ها و نگرش هاي رسمي، بهتر سازد. بدون ترديد اين نگرش ها در ميان دانشجويان با توجه به جنسيت، طبقه اجتماعي، قوميت، شهر محل دانشگاه و ... متفاوت است. تلاش ما در اين مقاله فهم اين گونه گوني ها و تفسير اين تفاوت هاست. در اين مقاله با تكيه بر مطالعات دكتر سراج زاده و همكارانش در 1382 و 1394، تلاش مي شود نگرش دانشجويان در حوزه خانواده، ازدواج و روابط بين دو جنس را فهم كرده و به تفسيري از تغييرات و نيز مقاومت در اين حوزه ها دست يابيم. به نظر مي رسد ما با نگرش ها و هنجارهاي برابري خواهانه در برخي زمينه ها و سنتي در زمينههاي ديگر مواجه هستيم. به عبارتي شاهد تغيير در حوزه هايي و نيز مقاومت در حوزه هاي ديگر هستيم. شايد بتوان گفت كه دانشجويان با نوعي خرد ابزاري به رابطه زن و مرد نگاه مي كنند، آنجا كه تغيير را به نفع خود مي بينند، آن را ميپذيرند و آنجايي كه آنرا مخالف منافع خود ارزيابي مي كنند، آنرا رد ميكنند. يعني ما در مورد مقولات مرتبط با جنسيت با تغيير و سازش همزمان روبه رو هستيم. روش ما در اين پژوهش تحليل ثانويه با تكيه بر پژوهش ارزش ها و نگرش هاي دانشجويان در دو مقطع 1382 و 1394 مي باشد. تلاش ميشود، روندها و تغييرات ايجاد شده در طي اين بازه زماني تحليل شود.