كليدواژه :
خانواده , رويكرد ساختنگر , قرآن , روانشناسي , مينوچين
چكيده فارسي :
چكيده
خانواده امروزه با مشكلات متعددي مواجه است كه به نظر ميرسد ريشه آن، ناكارآمدي رويكردهاي مطرح در حوزه مباحث خانواده باشد، كه يكي از آنها؛ رويكرد ساختنگر است. پژوهش حاضر با هدف نقد رويكرد ساختنگر خانواده از منظر قرآن صورت گرفت. روش پژوهش در بخش تبيين ديدگاه ساختنگر؛ توصيفي بوده و ارزيابي آن به روش تحليل محتوا در بستر قرآن پژوهي انجام شد. در رويكرد ساختنگر؛ خانواده شامل زيرمنظومهها، مرزها، نقشها و ساختار قدرت ميباشد. زيرمنظومهها و مرزها فرضي، نامرئي، صرفاً رواني و برآمده از نقشها و ساختار قدرت قراردادي، توافقي و كاركردي هستند. اين ساختار ميتواند به عنوان يك ابزار و قالب مفيد باشد، اما مباني، محتوي، شيوههاي درماني و اهداف آن، با مباني و آموزههاي اسلامي سازگاري ندارد. اين رويكرد انسان محور و سكولار بوده و نگاه آن به دين و اخلاق صرفاً ابزاري است. نتايج تحليل بيش از يكصد آيه از قرآن كريم و روايات ذيل آن نشان داد: ساخت خانواده در اسلام با اموري مانند نوع شكلگيري خانواده، تعدد منظومههاي زوجيني، كيفيت عضويت، نقشها، مرزها و ساختار قدرت از ديدگاه ساختنگر تمايز مييابد. جايگاه، بنيان، ساختار و رسالت خانواده در رويكرد اسلامي مقدس و الهي است و بر پايه كفويت ايماني بنا نهاده ميشود. نقشها و مرزها داراي جعل الهي و ناظر به مصالح و مفاسد واقعيه است. ملاك اصلي عضويت و خروج از منظومه خانواده و اساسيترين مرز آن «طاعه الله»، نقش اصلي «عبوديت» و هدف «تربيت خليفه الله» است. مديريت و اقتدار در خانواده از شئون مرد بوده و بر اساس عدالت، مشورت و معاشرت به معروف اعمال ميشود.
كلمات كليدي: خانواده، رويكرد ساختنگر، قرآن، روانشناسي، مينوچين
چكيده لاتين :
Abstract
The purpose of this study is to criticize the constructionist approach of the family from the perspective of the Quran. The method of research in explaining the constructionist’s viewpoint is descriptive whereas its evaluation is carried out through the method of content analysis in the context of Quranic research. In the constructionist approach, the family includes sub-frames, borders, and roles. But the subfields and boundaries are hypothetical, invisible, purely psychological, and derived from conventional, cooperative, and functional roles. This structure can be useful as a tool and template, but the basics, content, therapeutic methods and goals are not compatible with Islamic foundations and teachings. This approach is human-centered and secular, and its view of religion and ethics is merely an instrumental one. The results of the analysis of 95 verses from the Holy Quran and the following narrations showed that the construction of the family in Islam differs from a constructionist view in many issues including by the type of family formation, the number of paternal systems, the quality of membership, the roles and boundaries, and the structure of power.
Keywords: family, constructionist approach, the Quran, psychology