شماره ركورد كنفرانس :
4369
عنوان مقاله :
مباني سياست اسلامي و سياست سكولار در آراء تفسيري سيدقطب
عنوان به زبان ديگر :
1. The Foundations of Islamic Politics and Secular Politics in Sayyid Qubt’s exegetical views
پديدآورندگان :
عبدالعلى حسنى عبدالعلى حسنى abdulalihasani99@gmail.com دانش پژوه دكترى قرآن و علوم سياسى جامعه المصطفى العالميه‏
تعداد صفحه :
28
كليدواژه :
مباني , سياست , جامعه اسلامي , جامعه سكولار(جاهلي) , سيدقطب
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره ملي قرآن و علوم انساني
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
چكيده از ديد سيد قطب، سياست اسلامي؛ مجموعه تدابيري است، براي هدايت جامعه بسوي رستگاري دنيوي و اخروي، از طريق اعتقاد به الوهيت خداوند و پياده كردن قانون الهي در جامعه. مهتمرين مباني سياست اسلامي از منظر سيدقطب: با در نظر داشت ديدگاه سيدقطب پيرامون سياست اسلامي، مهمترين مباني اين سياست عبارتند از: 1. خدا محوري؛ سيدقطب معتقد است: زيربناي تئوريك اسلام در طول تاريخ، همان اصل «شهادت دادن به لا اله الا الله» بوده است كه به معناي منحصر نمودن الوهيت و ربوبيت و قيوميت و سلطنت و حاكميت به خداوند از طريق جاي دادن عقيده او در ضمير و بجاي آوردن عبادت او در شعائر و بكارگيري شريعت او در واقع زندگي مي باشد. 2. پيوند دين و دنيا؛ سيدقطب معتقد است: پيوند ناگسستني بين دين دنيا به اين آيه استناد مي كند: وَ ابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لاَ تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا(قصص/77). در آنچه خدا بتو داده آخرت را طلب كن و نصيب خود از دنيا را نيز فراموش نكن. اسلام انسان را وحدتي مي بيند كه هدف هاي روحيش از هواهاي جسمي آن جدا نيست و حوائج معنويش از حوائج مادي آن جدا نمي باشد و به جهان و حيات هم با همين نظر كه هيچگونه تعدد و تفرقه اي ندارد مي نگرد. 3. عدالت محوري؛ از ديد سيدقطب: عدالت بزرگترين قواعد و اركان اسلام است. وي در تفسير آيه: وَ إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْل(نساء/58). مي نويسد: عدالتي كه اسلام در پي آن است، صرفا دادگري بين مسلمانان و بين اهل كتاب نيست كه مردمان ديگر از آن محروم شود؛ بلكه دادگريي است كه حق هر انساني است كه واژه « انسان» بر او اطلاق مي گردد. داوري دادگرايانه، اساس حكومت در اسلام است. 4. اخلاق محوري؛ سيدقطب در مورد جايگاه اخلاق در اسلام بر اين باور است كه: اخلاق از نظر اسلام يك نظام و سيستم بسيار كامل و گسترده براي زندگي همه جانبه فردي و اجتماعي است. نظام و سيستمي است كه تمام فعاليت ها و تلاشهاي انساني را در ابعاد مختلف زندگي، جهت مي هد وكنترل مي كند. هر تلاش سازنده و خيرخواهانه و هدف داري، تلاش اخلاقي است و عامل و ركن اصلي در ارزشيابي هر تلاش نيت است. مباني سياست سكولار از منظر سيد قطب: سياست سكولار كه سيد قطب از آن تعبير به سياست جاهلي مي كند؛ فني است براي كسب، حفظ و بكارگيري قدرت، جهت سامان دهي امور مادي جامعه. اين سياست بر پايه مباني ذيل استوار است: 1. انسان محوري؛ اولين مباني سياست سكولار بشمار مي رود. سيدقطب معتقد است: سياست جاهلي پيش از هر چيز بر پايه: «حاكميت بندگان بر بندگان» و ترك حاكميت مطلقه يزدان استوار مي گردد. براين اساس كه «خواست انسان» در هر شكلي از اشكال گوناگونش، خداوندگار فرمانروا باشد. و نپذيرند كه «شريعت يزدان» قانوني باشد كه فرمانروايي كند. 1. مادي گرايي؛ سيدقطب معتقد است در جوامع سكولار، مادي گرايي به حيث دين پذيرفته شده و هدف زندگي آن ها را صرفا پيشرفت مادي تشكيل مي دهد. وي معتقد است: اين ديانت كارخانه هاي بزرگ و سينماها و آزمايشگاهها و كلوپهاي رقص و مراكز توليد برق است. رجال و رهبران ديني آن بانكداران، ستارگان سينما، پيشوايان صنعت و قهرمانان پرواز است. 2. بي توجهي به اخلاق؛ به باور سيدقطب اخلاق هيچ جايگاهي در جوامع جاهلي(سكولار) ندارد. وي اعتقاد دارد: بشريت امروز بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد. البته نه به سبب تهديد به فنايي كه بر سرش آويزان است. بلكه به سبب افلاس بشريت در عالم ارزشهاي است كه حياط انساني مي تواند در سايه آن ها رشد و نمو سالمي داشته باشد و ترقي صحيحي بكند. واژگان كليدي: مباني، سياست، جامعه اسلامي، جامعه سكولار(جاهلي)، سيدقطب.
چكيده لاتين :
Abstract In Sayyid Qutb s view, Islamic politics is a set of measures to guide the society towards worldly and heavenly salvation through the belief in God s divinity and the implementation of divine law in society. Thus, according to him the foundations of Islamic politics are as: 1. God-centeredness [monotheism]: the most fundamental point throughout history has been to give priority to Allah. As it is reflected in giving testimony to Allah that ‘there is no deity other than Allah’. 2. An unbreakable relationship exists between religion and the world. It is of those precious lesson the Quran offers. 3. Justice-centeredness. The second most significant principle is fulfilling justice in every aspect of life. Islam does not seek to implement justice between Muslims and the people of the book. Justice is the right of every human being to which the word man refers to him. A just judicial system is the basis of governance in Islam. 4. Moral ethics; Islam is a very comprehensive and perfect system for all-round individual and social life. A system that directs and controls all human activities and efforts in different aspects of life. Every constructive, benevolent and goal-seeking effort is an ethical effort and is the main factor in the evaluation of every effort is intentions. The secular politics that Sayyid Qutb terms it as ignorant politics, is a technique for the acquisition, preservation and use of power, for organizing the material affairs of society. This policy is based on: 1. Man-centered; 1. Materialism; 2. Disregard of morality. Keywords: Basics, Politics, Islamic Society, Secular Society (Jahili), Sayyid Qutb, The Foundations of Islamic Politics, The Foundations of Secular Politics
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت