كاركرد مباني پارادايم شبكه‌اي در زيرساخت‌ها و عرصه‌هاي تمدني

يكي از مسائل مورد غفلت در عرصه توليد الگوي پيشرفت بررسي آثار مباني پارادايمي پيشنهادي در مدل پيشرفت مي‌باشد كه در واقع تمامي اين تلاش‌ها در ميدان علم ديني براي توليد محصولي در جهت پيشرفت است. در اين مقاله به مباني و آثار پارادايمي شبكه‌اي آن پرداخته شده و به دنبال پاسخ اين مسئله «مباني و محورهاي پارادايم شبكه‌اي (اصول و قواعد هستي شناسانه، معرفت­شناسانه، انسان­شناسانه، روش­شناسانه، ارزش­شناسانه، جامعه­شناسانه، علم­شناسانه و تاريخ­شناسانه، دين­شناسانه، آينده­شناسانه) چه تأثيري بر عرصه­هاي تمدني (سيستم و مدل حكومت، سيستم و مدل آمايش سرزمين و شهرسازي، سيستم و مدل جمعيت و منابع انساني، سيستم و مدل منابع غذايي و انرژي و مواد اوليه، سيستم و مدل لباس و پوشش، مسكن و معماري، سيستم و مدل زبان و خط و ارتباطات، سيستم و مدل حقوق ‌و تكاليف و جرم‌ و مجازات، سيستم و مدل دولت و ادارات، سيستم و مدل نيروي انتظامي و نظامي و دفاعي و امنيتي) دارند؟» هستيم و به عنوان نمونه به چند اثر مباني پارادايم شبكه‌اي اشاره مي‌كنيم و با گذر از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب آرمان­هاي مدينه فاضله را به واقعيت مي‌رسانيم.