شماره ركورد كنفرانس :
4381
عنوان مقاله :
الگوي جامع براي مفهومسازي و استقرار شايستهسالاري در سازمانهاي دولتي ايران
پديدآورندگان :
عبدصبور فريدون دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
مدل جامع , شايستهسالاري , عوامل سياسي , اجتماعي و اقتصادي
عنوان كنفرانس :
الگوي پايه پيشرفت
چكيده فارسي :
به اذعان بسياري از صاحبنظران و انديشمندان، حلقه نخست زنجيره توسعه و پيشرفت هر كشوري، خواست، اراده، تعهد و تخصص مسئولان، كارگزاران و مديران متولي كاركردهاي آن كشور ميباشد و اين مهم قابل دستيابي نيست مگر آن كه نظام شايستگي بر اين روند حاكم باشد. بررسي و مطالعات ادبيات، پيشينه و عملكرد شايستهسالاري و نظام شايستگي در خارج از ايران و مقايسه آن با ايران نشان از آن دارد كه حوزه تأكيد در كشورهاي پيش رو در اين زمينه، غالباً در سطح جامعه (حوزههاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و …) بوده كه از طريق سازوكارهايي اثرات خود را بر سازمانهاي دولتي گذاشته است. در حاليكه اقدامات صورت گرفته در ايران عمدتاً در حوزه سازمانها بوده، كه البته به آن نيز نگاه جامع و مؤثري نشده است. به عبارت ديگر برخي مديران -و يا حتي متخصصان مديريت- در ايران با محدودكردن نگاه خود به مقوله شايستهسالاري، آنرا مقولهاي -صرفاً- مرتبط با يكي از كاركردهاي مديريت منابع انساني سازمانها و شامل موضوعاتي چون انتخاب و انتصاب مشاغل مديريتي تصور كرده و از اين رو، در چارچوب معيارهاي شايستگي، مدلهايي را براي آن در نظر ميگيرند و همين معيارها را ملاك سنجش و ارزيابي شايستهسالاري سازمآن هاي بزرگ و دولتي قرار ميدهند. شايد علت آنكه بسياري از اين مدلها منجر به شايستهسالاري در اين سازمآن ها نميشود، ناشي از آن باشد كه اين موارد تنها نمودهاي ظاهري يك نظام شايستگي هستند و مفهوم شايستهسالاري مقولهاي فراسازماني است. همچنانكه هرگونه تحول و توسعه نقش منابع انساني سازمانها جز با تحليل توأم ابعاد درون و برون سازماني اثربخش نخواهد بود، استقرار و آسيبشناسي شايستهسالاري نيز نياز به معيارها و شاخصهايي دارد كه همزمان عوامل و پارامترهاي محيطي و درون سازماني را در كنار يكديگر مورد بررسي قرار دهد و به اين مهم نگاهي جامع داشته باشد. در اين مقاله سعي بر آن است تا ضمن مروري بر ادبيات، چالشها و مدلهاي مرتبط مقوله شايستهسالاري، در قالب يك مدل، الگويي جامع براي بررسي (و استقرار) شايستهسالاري سازمانهاي دولتي ايران ترسيم شود.