شماره ركورد كنفرانس :
4382
عنوان مقاله :
بررسي ويژگيهاي ادبيات پسااستعماري در داستان گتسبي بزرگ
پديدآورندگان :
سركشيك زاده مقدس سيد محمد مهدي mahdi9647@gmail.com دانشگاه آزاد علوم و تحقيقات; , عامري حيات hayatameri@yahoo.com دانشگاه تربيت مدرس;
كليدواژه :
ادبيات پسااستعماري , گتسبي بزرگ , ديگري , مركز و حاشيه , فرودست
عنوان كنفرانس :
چهارمين كنفرانس ملي پژوهشهاي كاربردي در مطالعات زبان
چكيده فارسي :
ادبيات پسااستعماري نوعي از آثار ادبي است كه نويسندگان كشورهاي استعمار شده براي مقابله با فرهنگ استعمارگر خلق كردهاند. نظريه ادبي پسااستعماري پس از انتشار كتاب شرقشناسي از سوي ادوارد سعيد شكل گرفت. وي در كتاب خود توجه جهانيان را به اين نكته جلب ميكند كه ديدگاه غرب نسبت به شرق براساس داستانهاي خيالي و يا شناخت مسيحيان از مسلمانان در دوره جنگهاي صليبي است. پس از سعيد، نظريهپردازان ديگري از جمله هومي بابا و اسپيواك وارد اين حوزه شدند و مفاهيم جديدي را مطرح ساختند و باعث گسترش بيشتر نظريه پسااستعماري شدند. براي نمونه، هومي بابا در مطالعات خود به رابطه بين فرهنگ غالب و زيردستان پرداخت و اسپيواك علاقهمند به پژوهش در مورد نقش طبقه اجتماعي و زيردستان بود. مفاهيمي چون «ديگري»، «مركز و حاشيه»، «جنسيت» و «فرودست» از جمله مهمترين عناصر اين نظريه به شمار ميآيد. در اين مقاله با توجه به اين مفاهيم كه در چارچوب نظريه پسااستعماري طرح گرديدهاند، به نقد و بررسي داستان گتسبي بزرگ اثر اسكات فيتسجرالد در اين چارچوب ميپردازيم. اين داستان را كه ميتوان ادبيات مهاجرت محسوب كرد، درمورد عدهاي است كه از غرب ميانه به شرق آمريكا مهاجرت كردهاند و دچار مشكلاتي ميشوند و در نهايت راوي داستان چاره را در بازگشت به سرزمين خود مييابد. در اين داستان عناصر مهمي از نظريه پسااستعماري وجود دارد كه كوشش داريم اين جنبه را در آن مشخص سازيم.