تحولات سياست خارجي فدراسيون روسيه در قبال غرب پس از جنگ سرد

معمولا جهت گيري هاي سياست خارجي دولت‌ها نسبت به مسائل خارجي به مرور زمان دچار تحول مي شود. روسيه نيز از اين قاعده مستثني نبود. اگر چه با فروپاشي اتحاد شوروي انديشه جديدي در سياست خارجي روسيه براي همكاري با غرب گسترش يافت، اقدامات آمريكا و گسترش پيش از پيش نفوذش به شرق منجر به تغيير سياست خارجي روسيه به توجه همزمان به شرق و غرب شد. روس ها كه از تبديل شدن جهان به نظام تك قطبي و نفوذ فراگير غرب هراس داشتند در صدد برامدند تا به بهبود روابط با دولت هاي خارج نزديك و ايجاد يك كمربند ضد غربي در حوالي مرز هاي خود بپردازند. لذا در پژوهش حاضر به بررسي سياست هاي خارجي روسيه در قبال آمريكا پس از جنگ سرد خواهيم پرداخت و در صدد پاس به اين سوال هستيم كه رويكرد غالب در سياست خارجي روسيه عليه غرب چه بود؟ روس ها در راستاي رسيدن به اهداف خود استراتژي موازنه نرم را اتخاذ كردند و مهم ترين ابزار آنها در اين مسير اهرم انرژي بود. اگر چه مسائلي نظير بحران گرجستان منجر به تغيير استراتژي روس ها از موازنه نرم به موازنه سخت در راستاي حفظ اهرم فشار خود شد.