بررسي تأثير سبك زندگي بر خلاقيت دانش آموزان ( موردمطالعه :دانش آموزان پسرمتوسطه دوم ناحيه يك شهر ساري در سال 96ـ 95)

در اين پژوهش به بررسي سبك زندگي و تأثير آن بر خلاقيت دانش آموزان پرداختيم. روش تحقيق به صورت پيمايش انجام شده، مقدار نمونه انتخاب شده 360 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم ناحيه يك شهرستان ساري است.سبك زندگي را در پنج شاخص؛تحصيلات والدين، الگوي مصرف، الگوي ديني، اقتصاد و معيشت و سرمايه فرهنگي انتخاب كرديم و تاثير هر كدام بر خلاقيت دانش آموزان سنجيديم، پژوهش ما داراي پنج فرضيه بوده است. نتايج تجربي آن سه تا از فرضيه‌هاي پژوهش تأييد و دو فرضيۀ ديگر رد شدند. فرضيه ‌هاي تأييدشده: به اين صورت كه بين اقتصاد و معيشت خانواده و خلاقيت دانش‌آموزان رابطه معنا دار وجود دارد، خانواده هاي داراي معيشت خوب داراي فرزندان خلاق‌تر و بالعكس خانواده‌هاي با شرايط اقتصادي بد داراي فرزندان خلاقيت كم بودند. بين تحصيلات والدين و خلاقيت دانش‌آموزان رابطه معنا‌داري وجود دارد بطوري كه والدين با سواد داراي دانش آموزان خلاق‌تر و والدين بي‌سواد داراي دانش‌آموزان با خلاقيت كم بودند. بين الگوي فرهنگي خانواده و خلاقيت دانش‌آموزان رابطه معناداري وجود دارد به طوري كه الگوي فرهنگي خانواده دموكراتيك باشد خلاقيت دانش آموزان بالاتر و هر چه الگوي فرهنگي خانواده غيردموكراتيك باشد خلاقيت دانش‌آموزان پايين‌تر است. فرضيه‌هاي تأييد نشده: بين الگوي مصرف و خلاقيت دانش‌آموزان رابطه معنا‌دار وجود ندارد يعني الگوي مصرف خانواده و پيروي از مدگرايي تأثيري بر خلاقيت دانش‌آموزان ندارد. بين الگوي دينداري و خلاقيت دانش‌آموزان رابطه معنادار وجود ندارد يعني اينكه الگوي دينداري خانواده تأثيري بر خلاق يا غيرخلاق بودن دانش‌آموزان ندارد.