مقايسه تطبيقي شاخص‌هاي اقتصاد مقاومتي و اقتصاد دانش‌بنيان

اقتصاد به معناي مديريت توليد، توزيع و مصرف ثروت و دانش دخل و خرج و هزينه، از اهميت و جايگاه مهم و اساسي برخوردار است. به طوري كه براساس آموزه‌هاي قرآني، اقتصاد و ثروت، مايه قوام جامعه است (نساء، آيه 5). با توجه به اهميت مسأله اقتصاد و معيشت و هم‌چنين شدت يافتن تحريم‌هاي اقتصادي نظام سلطه عليه ايران در سال‌هاي اخير، رهبر انقلاب براي مقابله با آثار مخرب تحريم‌ها واژه اقتصاد مقاومتي را در سال 1389 مطرح و در سال 1392 سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي را ابلاغ نمودند. از سوي ديگر در جهان رو به رشد امروز دانش منبع اصلي ثروت به شمار مي‌رود از اين‌رو لازمه حركت در مسير رشد و توسعه و تثبيت جايگاه در اقتصاد جهاني بهره‌مندي از آخرين دانش‌هاي روز و بومي كردن بخش‌هاي مهم آن در كشور است، بنابراين در سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي و به ويژه در شرايط كنوني كشور، تاكيد بر گسترش اقتصاد مبتني بر دانش است. با توجه به اهميت اقتصاد دانش‌بنيان و هم‌چنين تاكيد سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي بر آن، در مقاله پيش‌رو با روش تطبيقي- توصيفي، به مقايسه تطبيقي نماگرهاي اقتصاد مقاومتي و نماگرهاي اقتصاد دانش‌بنيان پرداخته شده است. نتايج حاصل از اين پژوهش حاكي از آن است كه بستر تحقق اقتصاد مقاومتي، اقتصاد دانش‌بنيان است و بدون آن اقتصاد مقاومتي تحقق نخواهد يافت.