نگرشي بر اثرات اقتصاد دانش بنيان در مهار تورم در كشورهاي در حال توسعه با تاكيد بر اقتصاد ايران

در سال هاي اخير اقتصاد دانش بنيان به عنوان هدفي برجسته در اهداف بالا دستي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران لحاظ شده است و مورد تاكيد رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز قرار گرفته است. اهميت اقتصاد دانش بنيان از آن رو مطرح مي شود كه دانش يكي از نيروهاي بسيار موثر در تحولات اقتصادي و اجتماعي بوده و حتي مي توان آن را يك كالاي عمومي محسوب كرد. در دنياي امروز شاهد تغييرات عميق در اقتصاد كشورها هستيم. ماهيت توليد، تجارت، اشتغال و كار در دهه‌ي ‌آينده بسيار متفاوت با آنچه امروز وجود دارد خواهد بود. در واقع اقتصاد جديد بيانگر وجوه يا بخش‌هاي يك اقتصاد است كه در حال توليد يا به­ كارگيري ابداعات يا دانش جديد به منظور رسيدن به رشد اقتصادي بلندمدت مي‌باشد. به طوري كه امروزه پذيرفته مي‌شود كه سرمايه‌گذاري در زمينه گسترش دانش اثر مثبتي بر بهره‌وري دارد و بخشي از بهبود بهره‌وري كه در اقتصاد دانش بنيان وجود دارد، يك رابطه بر جسته‌اي را با تورم نشان مي‌دهد. بنابراين يكي از موارد بحث برانگيز كه امروزه در كشورهاي جهان از جمله ايران مطرح است، بحث اقتصاد دانش بنيان است. در اين مقاله تلاش شده است تا به مروري بر اثرات اقتصاد دانش بنيان بر تورم پرداخته شود. براي اين منظور، از محورهاي اقتصاد دانش بنيان شامل محورهاي: رژيم‌هاي اقتصادي و نهادي، آموزش و توسعه منابع انساني، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و سيستم ابداع و نوآوري استفاده شده و در چهار مدل جداگانه به بررسي نقش هريك از اركان اقتصاد دانش بنيان بر تورم پرداخته شده است.