بررسي رابطه مديريت دانش ورهبري دانش

Investigating the relationship between knowledge management and knowledge leadership

مديريت سازمان ها با تكيه بر دانش برتر امكان اتخاذ تصميمات معقول تر در موضوعات مهم وبهبود عملكرد هاي مبتني بر دانش را فراهم مي آورند. از اين رو مديريت دانش مقوله اي مهمتر از خود دانش محسوب مي شود وسازمان ها در پي آنند تا چگونگي تبديل اطلاعات ودانسته هاي فردي وسازماني را به دانش ومهارت ها فردي وگروهي تبيين وروشن كنند. مديران موفق در ايجاد محيطي بدون ترس وسرشار از اعتماد كه اعضاي حاضر به تسهيم دانش با يكديگر باشند، محيطي كه زايش دانش را به حداكثر مي رساند ودانش را به نوآوري سوق مي دهد، در كسب اثر بخشي از ديگران پيشي مي گيرند. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه‌ي مديريت دانش ورهبري دانش در بين كاركنان دانشگاه پيام نور مركز قاين وبيرجند انجام گرفته است. اين تحقيق از نظر روش ، از آن‌جايي كه به تحليل همبستگي بين متغيرها پرداخته شده است از نوع توصيفي- همبستگي است. تعداد 81 نفر از كاركنان پيام نور مركز قاين وبيرجند به عنوان جامعه‌ي آماري در نظر گرفته شدند. نمونه‌ با استفاده از فرمول كوكران و به طور تصادفي انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطّلاعات، پرسش‌نامه‌ي رهبري دانش وي آيتالا و پرسش‌نامه‌ي مديريت دانش نوناكو وتاكوچي است. اطّلاعات گردآوري شده براساس آمار توصيفي و استنباطي(آزمون ضريب همبستگي، تحليل رگرسيون و تحليل واريانس چند متغيري) از طريق نرم‌افزار آماري20 spss مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد بين (مديريت دانش و گرايش به يادگيري )، (مديريت دانش وجو حمايتي يادگيري ) و (مديريت دانش وحمايت از فرآيند يادگيري فردي وگروهي)،(مديريت دانش واقدام به عنوان الگوي نقش) رابطه معني‌داري وجود دارد. كلمات كليدي: مديريت دانش، رهبري دانش

Based on superior knowledge Managing organizations can make more meaningful decisions on important issues and improve knowledge-based performance. Therefore, knowledge management is considered to be a more important category than the knowledge itself and organizations are looking to explain how individual and organizational information and knowledge are transformed into individual and group knowledge and skills. successful managers tries to create an environment without fear and full of trust in which members are willing to share knowledge with others, the environment that maximizes the birth of knowledge and drives knowledge into innovation, this study aims to investigate the relationship between knowledge management and management knowledge between Payam Noor University staff in Qayen and Birjand This research method is descriptive-correlational since the correlation between variables is analyzed. A total of 81 employees of Qayen and Birjand Payam Noor university were considered as the statistical community. Samples were selected using Cochran formula and randomly selection. Information gathering tool was, Viitalas Knowledge Leadership Questionnaire and Nonakas and Takeuchis Knowledge management Questionnaire. The collected data were analyzed using descriptive and inferential statistics (correlation coefficient, regression analysis and multivariate analysis of variance) through statistical software of 20 spss. The findings of the research showed that there is a significant relationship between knowledge management and learning orientation, knowledge management support learning, atomsphere knowledge management and support of the individual and group learning process and knowledge management and practice as role model.