برنامه ريزي درسي پنهان

هدف از اين مقاله شناسايي ابعاد و عوامل تاثير گذار بر برنامه ريزي درسي پنهان مي باشد. در اين راستا نويسنده در اين مقاله عنوان مي شود كه برنامه درسي پنهان ، آن دسته ازمفاهيم ، برداشت هاو نگرش هايي است كه در برنامه رسمي وجود ندارد و پيش بيني نشده است ودركنترل مركزآموزشي قرارندارد ولي به دلايل گوناگون دريادگيرنده ايجاد مي شود. مطابق يك تعريف ، راهبردهاو تكنيك هاي يادگيرنده درعبورموفقيت آميزش ازمانع برنامه درسي رسمي ، برنامه ي درسي پنهان ناميده مي شود. درنتيجه برنامه ي رسمي ممكن است براي يادگيرنده به عنوان يك مانع تلقي شود. برنامه درسي پنهان به زعم اسنايدر ، اشاره ميكند به فشارهايي كه بطور ضمني در مقابل الزامات صريح برنامه درسي آشكار ، در هر مركزآموزشي يافته ميشود و يادگيرندگان بايد آنها را تشخيص داده ، بدانها واكنش نشان دهند تا بتوانند در آن مركز با رضايت نسبي باقي بمانند . عناوين ديگري نظير برنامه درسي نانوشته يا پيرابرنامه درسي نيز بر آن اطلاق ميشود. برنامه درسي پنهان ، بخشي از كل نظام مركزآموزشي است كه ميتوان آن را بافهم زمينه هايي كه در آن پديد ميآيد، درك و شناسايي كرد.