انقلاب 41 فوريه بحرين از منظر قرآن كريم، اصلاحات يا انقلاب

چكيده انقلاب 41 فوريه بحرين در سال 1144 با مطالبه اصلاحطلبي از نظام آغاز گرديد و پس از خلف وعدههاي مكرر نظام و سركوب شديد تجمعات مردمي از سوي نيروهاي امنيتي آل خليفه، بهسوي گزينه انقلاب تغيير جهت داد. برخي از گروهها و جمعيتهاي سياسي همچون باوجود عدم پاسخگويي آل خليفه به خواستههاي مردمي و سركوب تظاهرات توسط نيروهاي نظامي، همچنان گزينه اصلاحات نظام را مناسبترين گزينه ميدانستند. اين درحالي بود كه برخي از گروههاي و جريانهاي سياسي تازه تحت ائتلافي با عنوان ائتلاف شباب 41 فبراير، گزينه انقلاب براي سرنگوني نظام را شايستهترين گزينه براي تغيير وضع موجود ميدانستند. هر دو جريان اصلاحطلب و انقلابي با استناد به شرع مقدس، گزينه مطلوب خود را مناسبترين رهيافت براي تحقق اهداف مردم ميدانستند. در اين پژوهش تلاش داريم تا با روش تحليلي داده بنياد 4و استفاده از منابع كتابخانهاي، دو رهيافت اصلاحات و انقلاب براي تغيير نظام را از منظر ديني موردبررسي قرار دهيم و گزينه مطلوب از منظر شرع مقدس را مشخص سازيم، لذا سؤال پژوهش بهصورت مشخص بدين شرح است كه شرع مقدس كداميك از گزينههاي اصلاحات يا انقلاب را براي وضعيت جنبش 41 فوريه بحرين مطلوب ميداند. در اين وارسي تلاش شده است تا با چشمپوشي از توانمندي يا ناتواني فعلي مردم بحرين در مقابله با نظام، صرفاً با استفاده از آيات قرآن و همچنين بررسي كارنامه گذشته و معاصر آل خليفه، گزينه مناسب در مقابله با نظام را تبيين سازيم، لذا پژوهش پيش رو بهصورت تكليف محور به موضوع ميپردازد و نه نتيجه محور.