مقايسه دشواري در تنظيم هيجاني مادران داراي كودك با و بدون رفتارهاي نافرماني مقابله اي

Difficulties in Emotion Regulation among Mothers of Children with and without Oppositional Defiant Behaviors

هدف از پژوهش حاضر مقايسه دشواري در تنظيم هيجاني مادران داراي كودك با و بدون رفتارهاي نافرمانيمقابلهاي بود. جامعه آماري، مادران دانشآموز دوره ابتدايي در شهرستان شيراز بود. 80 مادر 40 مادر داراي كودك با رفتارهاي نافرماني-مقابله اي و40 مادر داراي كودك بدون رفتارهاي نافرماني مقابله اي به شيوه غربالگري بر اساس فرم معلم و والدين مقياس علائم مرضي كودك انتخاب شدند. شركت كنندگان در پژوهش پرسشنامه هاي علائم مرضي كودك و دشواري در تنظيم هيجاني را تكميل نمودند. نتايج تي تست نشان داد نمرات كلي دشواري تنظيم هيجاني، عدم پذيرش پاسخهاي هيجاني، دشواري در انجام رفتار هدفمند، دشواري در كنترل تكانه، محدوديت راهبردهاي هيجاني و عدم شفافيت هيجاني در مادران داراي كودك با رفتارهاي نافرماني مقابله اي به طور معنادار بيشتر از مادران گروه مقايسه است. در فقدان آگاهي هيجاني بين گروه ها تفاوتي ديده نشد. بنابر نتايج پژوهش، دشواري در تنظيم هيجاني والدين و رفتارهاي نافرماني مقابله اي فرزندان روابط معناداري دارند. اين يافته ها ميتواند در چار چوب درماني و يا درآموزش والدين و كودكان با ريسك خطرگنجانيده شود.

The aim of this research was to compare Difficulties in Emotion Regulation of parents of children with and without Oppositional Defiant Behaviors (ODB). The statistical population included mothers whose children were enrolling in elementary schools in Shiraz. 80 mothers (40 mothers of children with ODB and 40 mothers of children without ODB) were selected by screening procedure according to both parents and teachers ratings. The research instruments were Difficulties in Emotion Regulation Scale, and Child Symptom Inventory-4. Results indicated that parents of children at risk for ODB show higher rates of parental emotion dysregulation, no acceptance of emotional responses, difficulties engaging in goal-directed behaviors when experiencing negative emotions, lack of clarity of emotional responses, difficulties controlling impulses and limited access to emotion regulation strategies perceived as effective. These findings indicated relation between parent Emotion Regulation and children with ODB and could also be incorporated into educational and clinical programs of higher-risk families and children.