رابطه نشخوار فكري، عاطفه مثبت و منفي با تعارضات زناشويي در افراد مراجعه كننده به مركز مشاوره در شهر گنبد در سال 139

هدف از اين پژوهش رابطه نشخوار فكري، عاطفه مثبت و منفي با تعارضات زناشويي در افراد مراجعه كننده به مركز مشاوره در شهر گنبد در سال 1396 بود. پژوهش حاضر باتوجه به ماهيت موضوع و اهداف مورد نظر،از نوع تحقيقات توصيفي همبستگي - است. كه جامعه آماري آن شامل 380 زوج است كه به دليل وجود تعارضات شديد چه به صورت عادي و هم از سوي دادگستري به مركز مداخله و مشاوره خانواده راه نوين زندگي در شهر گنبد در سال 96 مراجعه كردهاند.حجم نمونه اين پژوهش با استناد به جدول مورگان 191 نفرزوج به صورت نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شد. داده هاي مورد نياز پژوهش نيز از پرسشنامه هاي استاندارد استفاده شده است.در اين پژوهش از سه پرسشنامه نامه استاندارد پرسشنامه نشخوار فكري نولن هوكسماومارو( 1991 )،پرسشنامه استاندارد مقياس عاطفه مثبت و عاطفه منفي( PANAS )،پرسشنامه تعارضات زناشويي( MCQ-R ) بود. جهت تجزيه و تحليل اطلاعات از آمار توصيفي به تناسب استفاده شده است، به اين صورت كه ابتدا با استفاده از تكنيك هاي آمار توصيفي مثل شاخص هاي مركزي و پراكندگي، اطلاعات توصيف شده اند،سپس با استفاده از تكنيك هاي آمار استنباطي، از جمله ازمونهاي چون همبستگي و رگرسيون، فرضيه هاي تحقيق توسط نرم افزار spss آزمون شدند. در ضمن ابتدا نرمال بودن داده ها توسط آزمون گولموگروف اسميرنف مورد بررسي قرار گرفت.يافته هاي حاصل از نتايج فرضيه هاي تحقيق نشان داد كه بين نشخوار فكري با تعارضات زناشويي رابطه معني داري وجود دارد، بين عاطفه مثبت با تعارضات زناشويي رابطه معني داري وجود ندارد اما بين عاطفه منفي با تعارضات زناشويي رابطه معني داري وجود دارد.ونتايج فرضيه سوم نشان داد كه نشخوار فكري و عاطفه مثبت و منفي مي توانند پيش بين كننده هاي تعارضات زناشويي باشند .