شماره ركورد كنفرانس :
4576
عنوان مقاله :
بررسي مشاركت اقتصادي زنان بر اساس دادههاي آمارگيري نيروي كار
پديدآورندگان :
صفا كيش محدثه m.safakish_atu@yahoo.com كارشناسيارشد آمار، پژوهشكدهي آمار , فلاح محسن خاني زهره ، zohrehf@yahoo.com كارشناسيارشد آمار، پژوهشكدهي آمار , كلهري ندرآبادي ليدا lidakalhori@yahoo.com كارشناس ارشد آمار
كليدواژه :
نرخ مشاركت اقتصادي , آمارگيري نيروي كار , جمعيت غير فعال , شاغل , اشتغال ناقص.
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش انجمن جمعيت شناسي ايران: تحولات جمعيت، نيروي انساني و اشتغال در ايران
چكيده فارسي :
زنان نيمي از جمعيت جامعه را تشكيل ميدهند اما عموماً مشاركت آنها در فعاليتهاي اقتصادي به اندازه پتانسيلشان نيست. مطالعات انجامشده توسط صندوق بينالمللي پول نشان ميدهد چنانچه زنان بتوانند با تمامي پتانسيل خود وارد بازار كار شوند وضعيت اقتصاد كلان كشور بهبود قابل توجهي مييابد. بررسيها نشان ميدهد عموماً كشورهاي در حال توسعه تفاوت قابل ملاحظهي سطح مشاركت اقتصادي زنان نسبت به مردان را تجربه ميكنند. براي مثال در سال ۲۰۱۶ نرخ مشاركت مردان حدود ۶۹ درصد و نرخ مشاركت زنان حدود ۶۰ درصد است. اين نرخها براي ايران بهترتيب حدود ۶۳ درصد براي مردان و ۱۳ درصد براي زنان ميباشد. در كشورهاي خاورميانه شاهد نرخ مشاركت ۲۱ درصدي زنان هستيم. بررسيها نشان ميدهد اختلاف بين مشاركت زنان و مردان در فعاليتهاي اقتصادي عامل اصلي كاهش نرخ رشد اقتصادي در بسياري از كشورها بوده است. ديدگاه جامعهشناسي اين فرضيه را بيان ميكند كه تفاوت مشاركت اقتصادي زنان در كشورهاي مختلف بيش از آنكه ناشي از عوامل اقتصادي باشد، از عوامل مربوط به نظامهاي ارزشي و سنتي و نهادهاي فرهنگي و اجتماعي آن كشور ناشي ميشود. همچنين يأس و نااميدي زنان براي جستجوي كار نيز ميتواند عامل ديگري در اين رابطه باشد. به اين معنا كه بالا بودن نرخ بيكاري در اين گروه خود دليلي براي نااميدي و خروج از جمعيت فعال آنان بهشمار ميرود. با بررسي دادههاي آمارگيري نيروي كار مركز آمار ايران در خصوص علتهاي عدم جستجوي كار در بين زنان غير فعال، بيش از ۷۰ درصد آنها مسئوليتهاي شخصي يا خانوادگي، در حدود ۲ درصد آنان بينيازي از انجام كار و حدود ۱ درصدشان نيز دلسردي از يافتن كار را بهعنوان دليلي براي در جستجوي كار نبودنشان بيان نمودهاند؛ كه اين اطلاعات ميتواند مؤيد تاًثير نگرشهاي ارزشي و فرهنگي در مشاركت زنان در فعاليتهاي اقتصادي باشد. يافتههاي طرح آمارگيري گذران وقت نقاط - شهري تابستان ۱۳۹۴ مركز آمار ايران نيز نشان ميدهد متوسط زمان سپريشده براي فعاليتهاي خانهداري در مردان نسبت به زنان ناچيز است كه اين دليل نيز به نوبهي خود رغبت زنان به فعاليتهاي اقتصادي را كم ميكند. بنابراين ميتوان اينگونه بيان كرد كه پايين بودن نرخ مشاركت اقتصادي زنان در ايران بيش از عوامل اقتصادي معلول نگرشهاي فرهنگي و سنتي موجود در جامعه است.