شماره ركورد كنفرانس :
4601
عنوان مقاله :
تصوير مادر در شعرهاي بيچاره مادر ايرج ميرزا و بيچادره مادر(اي واي مادرم) شهريار
پديدآورندگان :
اميري ليلا amiri2051@ yahoo.com دانشجوي دكتراي ادبيات عرفاني، دانشگاه تهران، گروه ادبيات فارسي، تهران، ايران. , موذني علي محمد moazzeni@ut.ac.ir استاد، دانشگاه تهران، گروه ادبيات فارسي، تهران، ايران. , وليياري اسكندري عليرضا alireza.eskandari1339@gmail.com دانشجوي دكتراي ادبيات عرفاني، دانشگاه تهران، گروه ادبيات فارسي، تهران، ايران.
كليدواژه :
مادر , ايرج ميرزا , شهريار , ساختگرايي , صورتشناسي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي نقش و جايگاه مادر
چكيده فارسي :
خانواده اولين نهاد اجتماعي و مادر ركن اساسي آن است. نقش اساسي مادران در تربيت فرزندان و هدايت آنان، موجب شده است كه همواره در تمام جوامع، به مادران توجه خاصي شود؛ زيرا آنان در تحكيم پيوند خانوادگي و چگونگي شكلگيري روابط اجتماعي فرزندان، نقش سازندهاي دارند. اين مقاله به تصوير و نقش مادر در دو شعر، با موضوعي يكسان از دو شاعر تقريباً هم دوره، يعني ايرج ميرزا و شهريار پرداخته است. با نگاهي به دو محور عمودي و افقي؛ نگاهي فرمشناسانه و معني گرا (صورتشناسانه و ساختگرا). براين اساس، به دو شعر از جهت زيباييهاي صورت اثر (فرم) و ساخت دروني و معنيگراي آن، توجه و تحليل گرديده سپس به نقش مادر در دو نگاه و دو شعر پرداخته شده است. اينكه دو شاعر، در مقام اظهار علاقه به مادر و حق¬شناسي از زحمتهاي او، چگونه موضوعي مشترك را در دو قالب متفاوت و با دو نگاه جداگانه و دوصورت و فرم متفاوت سرودهاند. ايرج ميرزا در قالب قطعه و با توصيفاتي واقعگرا و تقريباً بدون كاربرد صور چهارگانه خيال، به مادر به عنوان تحملكننده سختيها و رشددهنده كودك از دوران جنيني تا زمان مدرسه رفتن كودك مينگرد. كسي كه نقشي بهسزا در رشد جسمي كودك دارد؛ البته با نگاهي سنتگرا كه در عوض مي گويند يك پسر دارد. شهريار، در قالب شعر نو، با نگاهي اندكي متفاوت به مادر، به عنوان پيرزني كه از پسري در خانه مانده مراقبت و پرستاري ميكند و حتي پس از مرگ نگران اوست، تصويرهايي خيالانگيز با استفاده از تمامي صور خيال و بهكارگيري احساس و عاطفه مي¬آفريند.