تحقق منفعت عمومي در طرح هاي موفق توسعه شهري (نمونه موردي: طرح چشم انداز زودس (آمستردام))

با نگاهي به زندگي اجتماعي، مي‌توان نمود اختلافات طبقاتي، شكاف‌هاي اقشار مختلف جامعه، نابرابري‌ها و تفاوت‌هاي اجتماعي- اقتصادي، فاصله بين دهك‌هاي اقتصادي و مسائلي از اين دست را در تمام اجزاي آن، از مردم و فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها گرفته تا فيريك اجتماعي تجسم يافته در سكونتگاه ها و جوامع شهري را مشاهده كرد. مفاهيمي همچون منفعت عمومي و منفعت خصوصي و ... هم مولود و هم مولد مسائل ياد شده اند، كه تأمين آن خود به مسائلي پيچيده در زندگي اجتماعي بدل شده است. . در حيات جمعي، اين منافع، گاه با يكديگر در تضاد قرار مي گيرد. اين نيروهاي هميشه در تزاحم، جوامع را شكل بخشيده و به پيش مي برد. . زيستن در يك اجتماع، همچنين گونه اي از منافع را مطرح مي سازد تحت عنوان منافع عام، منافعي كه رضايت و بهره مندي را براي همگان يا دست كم اكثريت ممكن مي گرداند. لذا در اين پژوهش سعي شده است تا با بررسي يكي از طرح هاي موفق توسعه شهري يعني طرح چشم انداز زودس، چگونگي و ميزان رعايت منفعت عمومي مورد بررسي قرار گيرد. و مهمترين مضامين مرتبط با منفعت عمومي شناسايي شوند.