ارتباط بين ميزان اسيد هاي چرب غيراستريفيه و بتاهيدروكسي بوتيريك اسيد در دوره انتقالي و بيماريهاي پس از زايش در گاو شيري

ندارد

حداكثركارايي توليد مثلي از اهداف مهم برنامه هاي مديريتي در گله هاي گاو شيري است. در راستاي رسيدن به اين هدف مديريت دوره انتقالي ( 3 هفته قبل از زايش تا 3 هفته پس از زايش) از اهميت خاصي برخوردار مي باشد، زيرا گاوهاي شيري در دوره انتقالي دچار بالانس منفي انرژي مي شوند. بررسي هاي انجام شده طي چند سال اخير نشان دهنده ارتباط معني دار بين بالانس منفي انرژي در دوره انتقالي و اختلالات متابوليكي و آلودگي باكتريايي رحم پس از زايمان مي باشد. نتايج مطالعات نشان داد كه ارتباط معنادار بين مقدار مصرف خوراك، وضعيت انرژي دام و سيستم ايمني با بروز متريت،آندومتريت، جابه جايي شيردان و ساير بيماري هاي پس از زايمان وجود دارد. آن گروه از گاو هايي كه پس از زايمان دچار متريت سپتيك شدند، از سه هفته قبل از زايمان مقدار مصرف ماده خشك كمتري در مقايسه با گاوهاي سالم داشتند. در گاوهاي مبتلا به متريت سپتيك، مقدار اسيد هاي چرب غير استريفيه قبل از زايمان بيشتر از 7/0 ميلي اكي والان در ليتر و مقدار بتا هيدروكسي بوتيريك اسيد بعد از زايمان بيشتر از يك ميلي مول در ليتر بود كه هر دو بالاتر از گاوهاي سالم بود. همچنين اثر شاخص هاي مرتبط با وضعيت انرژي (غلظت اسيدهاي چرب استريفيه و بتا هيدروكسي بوتيريك اسيد) عملكرد سلولهاي پلي مورفونوكلئر شناخته شده است. طور كلي ميتوان چنين نتيجه گيري نمود كه تغييرات متابوليكي و بالانس منفي انرژي در دوره انتقالي فاكتورهاي اتيولوژيك با اهميتي در بروز اختلالات متابوليكي وآلودگي هاي باكتريايي رحم پس از زايمان هستند. لذا توصيه مي شود تمركز بر روي برنامه هاي مديريتي و استراتژي هاي تغذيه اي در دوره انتقالي براي پيشگيري از بيماري هاي باليني و تحت باليني پس از زايمان باشد.