برنامه ريزي جنيني و اوايل تولد واثراتش روي سلامت دوران بلوغ

ندارد

جمعيت جهان در سال 2012 به 7 بيليون رسيد و پيش بيني مي شود در سال 2050 اين جمعيت به 9 بيليون بالغ شود. با ازدياد جمعيت و بهبود و ضع اقت صادي در ك شور هاي در حال تو سعه نياز به گو شت، شير و ساير مح صولات لبني افزايش مييابد. براي بر آورده نمودن اين نياز روز افزون نيازسريع به تكنولوژيهائيست كه بهبودي چشمگيري را در توليدات دامي عليرغم وجود محدوديت در منابع آب و زمين هاي ك شاورزي در اين ك شور هابهمراه دا شته با شد. دامپروري ب شكل سنتي كفاف اين ر شد سريع جمعيت را نميدهد. بمدد تكنولوژيهاي پيشرفته وبهبود وضع تغذيه دامها و احداث گاو داريهاي با جمعيت بالا برخي از كشور ها توانسته اند علاوه بر تامين گو شت براي مردمان خود به ساير نقاط نيز صادرات دا شته با شند. گو ساله هاي تازه متولد شده در يك گاوداري آينده توليدي آن گاوداري را ميسازند چرا كه آنها در آينده جايگزين گاو هاي حذفي مي شوند. تا به امروز بيشترين مراقبت ها ازگو ساله ها از روز بعد از تولد آغاز ميگرديد. مطالعات سالهاي اخير ن شان داده ا ست بنظر مير سد مواظبتهاي قبل از تولد از اهميت بسيار بالايي برخودار باشد بطوريكه كوچكترين استرسي كه در ايندوره به مادر وارد ميگردد به جنين در حال تكوين منتقل گشته كه مي تواند زندگي اقتصادي آنرا براي تمام عمرو حتي نسلهاي بعد تحت تاثير قرار دهد. حدود 40 درصد وزن جنين مربوط به ژنتيك و 60 درصد در ارتباط با تغيرات داخل رحمي مي باشد.رشد كامل داخل رحمي براي سلامت و تكامل پس از تولد از ضروريات است. مطالعات نشان داده در پاره اي از مواقع گوساله پس از تولد از تمامي ظرفيتهاي ژنتيكي خود بهره برداري نمينمايد. همچنين نشان داده شده است مادر مي تواند در زمان بار داري روي برخي ازپروسه هاي تكاملي و ظرفيتهاي توليدي پس از تولد اثر داشته باشد كه وراي توانائيهاي ژنتيكي جنين مي باشد. تغذيه مادر بهنگام آبستني،درجه حرارت محيط پيرامون و تعداد جنين در داخل رحم همگي ميتوانند روي رشد و تكامل جنين تاثير گذار باشند. اين عوامل بويژه در مراحل آخر آبستني كه جنين در اوج رشد خود مي باشد اثرات خود را بيشتر اعمال مينمايند. هريك از اين عوامل مي تواند تا چندين نسل اثر گذار باشد. در داخل رحم رشد و تكامل جنين وسيعا به تغذيه ماد ر وابسته است. تغذيه بد مادر مي تواند اثرات غير قابل برگشتي روي زندگي حال وآينده Thrifty ) جنين داشته باشد. در اثر شرايط بد تغذيه اي براي اينكه جنين بتواند زنده بماند خودرا با اين شرايط نا مطلوب وفق ميدهد اين تئوري معتقد است زمانيكه جنين در داخل رحم تحت شرايط استرس زا از رشد كمي برخورداراست .(phenotype hypothesis پس از تولد در طول زمان گرفتار بيماريهاي مزمن مي شود و اين بدليل آداپتاسيوني استكه جنين به شرايط بد داخل رحمي پيدا نموده است. در شرايط نا مساعد بيشتر انرژي مواد غذايي صرف اعضاء حياتي نظير مغز و قلب گشته و ارگانهايي نظير كبد و پانكرآس دچار كم غذايي و در نهايت بدكاري مي شوند كه مي تواند براي تمام عمر ادامه يابد. در اينگونه موارد اندازه بدن كوچك شده، وريسك براي مشكلات متابوليك، هماتولوژيك، ايمونولوژيك و تنظيم حرارت بدن افزايش مييابد.__