رابطه فرهنگ سازماني و اثر بخشي سازماني با نقش ميانجيگري مديريت دانش در شركتهاي بيمه استان كرمان

Relationship between organizational culture and organizational effectiveness with the mediation role of knowledge management in insurance companies Kerman

به زعم بسياري از كارشناسان،در سالهاي اخير مديريت دانش به عنوان يكي از چالش برانگيزترين موضووعا موديريت كسب و كار بوده و دايره كاربرد آن همچنان با ساير مباحث عرصه مديريت، گسترده تر مي شود.از اواسط دهه 09 ميلادي، حجم وسيعي از تحقيقا به سمت مفهوم مديريت دانش جهت يافت و از آن پس روز به روز سازمان ها به اين سوو گورايش بيشتري پيدا كردند. در واقع مديريت دانش به عنوان فرايندي كه طي آن، سوازمان بوه توليود، بدسوت آوري، تسوخير و بوه كارگيري دانش براي ارتقاي بهر ه وري سازمان مي پردازد،شناخته شده است)كيني، 8001 (هم اكنون بزرگترين شركتهاي دنيا ، برتري اصلي خود را نه در دارايي هاي انباشته ناشي از كارخانجوا و حتوي بوازار بوزر،، بلكوه در دانوش در جريوان فرايندهاي خود كسب كرده اند .داونپور و پروساك، مديريت دانش را فرايندي براي به جريان انداختن دانش در ميان افراد 1 Corresponding author: sayyed mohammad reza davoodi Email: smrdavoodi@dehaghan.ac.ir 2 wwwAMSconf.ir سازمان به عنوان ابزاري براي دستيابي به نوآوري در فرايندها، محصولا و خدما ، تصميم گيري اثربخش و انطباق سازمان با محيط پويا و رقابتي تعريف كرده اند .هدف اصلي در مديريت دانش، تلفيق دانش بيروني و دروني سازمان بوه منظوور حو چالش هاي محيطي و سازماني است و درپي توسعه و تسهيم و به كارگيري دانش در سازمان براي كسب و نگهداري مزيوت رقابتي است. )پترسون 8وپائوفلت 2992،2 ( بر همين اساس بسياري از صاحبنظران در سالهاي اخير بور ايون عقيوده انود كوه دانش، منبع عمده ي كسب مزيت رقابتي پايدار محسوب مي شود و براي دستيابي سازمان ها بوه چنوين مزيتوي، فور آينود ) مديريت دانش مي تواند به عنوان فرصتي استراتژيك، مورد توجه قرار گيرد.)لاجوردي وخان بابايي، 8811 اما در اين ميان وجود فرهنگي مناسب براي ايجاد شرايطي مناسب جهت تسهي فرايند مديريت دانش بسيار ضروري است. فرهنگ سازماني به عنوان كليديترين عوام سازماني در اثرگذاري بر اثربخشي سازماني و مديريت دانش شناخته شده انود، به طوري كه مي توان فرهنگ سازماني را به عنوان يك برنامه سازماني در ايجاد و به كارگيري دارايي هواي دانشوي در نظور گرفت كه در نهايت سبب اثر بخشي سازماني خواهد شد. مديريت دانش مي تواند به عنوان يكي از مكوانيزم هواي ميوانجي مؤثر در رابطه عوام سازماني و اثربخشي سازماني عم كند .با اين وجود نقش ميانجيگري مديريت دانش بوه انودازه كوافي مورد بررسي قرار نگرفته است.كشف و شناسايي نقش بالقوه آن به عنوان يك عام ميانجي، درك بهتري از نحوه استفاده آن در دستيابي به اهداف سازماني مي دهد .مديريت دانش موفق مي تواند مزيت رقابتي، تمركز بر مشتري، بهسوازي كاركنوان، نوآوري و هزينه هاي كمتر در يك سازمان را افزايش دهد .مدل مفهومي اين پژوهش از مدل ژنگ و همكارانش گرفته شوده است.)يانگ 8ورويي 2990،4 ( با اين تفاو كه بعد ساختار سازماني و راهبري سوازماني از مودل حوذف گرديوده اسوت .در همين راستا، با توجه به تعاريف ابعاد مديريت دانش، فرهنگ و اثربخشي سازماني، پژوهشگران در تلاشند تا تأثير فرهنوگ را بر اثربخشي سازماني با لحاظ نقش ميانجيگري مديريت دانش، مورد سنجش قرار دهند.