تأثير آموزش سواد رسانه اي بر پذيرش تبليغات و تفكر انتقادي دانش آموزان شهر اصفهان

پژوهش حاضر به منظور بررسي تاثير دوره آموزش سواد رسانه‌اي بر پذيرش تبليغات و تفكر انتقادي دانش‌آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصيلي 97-96 صورت پذيرفته است. اين پژوهش از جمله پژوهش‌هاي كاربردي است كه در آن از روش نيمه آزمايشي با طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون و گروه كنترل و آزمايش استفاده شده است. جامعه آماري شامل كليه دانش‌آموزان دختر دوره اول متوسطه (پايه هفتم ، هشتم و نهم) ناحيه 2 شهر اصفهان مي باشد.با استفاده از روش نمونه‌گيري در دسترس تعداد 60 نفر از دانش‌آموزان انتخاب شدندو به صورت تصادفي به دو گروه كنترل و آزمايش تقسيم شدند. هر دو گروه به سوالات پيش‌آزمون پاسخ دادند و سپس گروه آزمايش با استفاده از برنامه آموزشي سواد رسانه‌اي تحت آموزش مباحث سواد رسانه‌اي قرار گرفتند. پس از اتمام آموزش، هر دو گروه به سوالات پس‌آزمون پاسخ دادند تا ميزان تغييرات حاصله مشخص شود. ابزار جمع‌آوري داده‌ها در اين پژوهش پرسشنامه تفكر انتقادي ريكتس و پرسشنامه باور، نگرش و رفتار نسبت به تبليغات مي باشد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري در دو سطح توصيفي (جداول ميانگين و انحراف معيار) و استنباطي (روش تحليل كوواريانس چند متغيري و تك متغيري) استفاده شده است. نتايج به دست آمده نشان داد كه آموزش سواد رسانه‌اي باعث افزايش تفكر انتقادي و كاهش ميزان پذيرش تبليغات دانش‌آموزان مي‌شود. همچنين اين نكته قابل ذكر است كه آموزش سواد رسانه اي تمام مولفه هاي پذيرش تبليغات شامل باور، نگرش و رفتار را كاهش داده است و از بين مولفه هاي تفكر انتقادي بعد خلاقيت و بالندگي را افزايش داده، اما در بعد تعهد تغييري در پيش آزمون و پس آزمون گروه آزمايش مشاهده نشد. نتايج اين پژوهش در راستاي ساير پژوهش‌هاي انجام شده بيانگر نقش مثبت استفاده از آموزش سواد رسانه‌اي براي ارتقاي تفكر انتقادي و كاهش باورپذيري و پذيرش نسبت به تبليغات است.