مقايسه شيوه آموزش متداول با روش تلفيقي در اثرگذاري بر دانش و نگرش جوانان روستايي مورد مطالعه: دهستان رازآور كرمانشاه در زمينه كشاورزي ارگانيك

كشاورزي ارگانيك، نوعي نظام اقتصادي، اجتماعي و مديريت توليدي اكولوژيك است كه به رابطه پايدار ميان انسان، محيط زيست و موجودات زنده مي‌انجامد. اين مقاله با هدف مقايسه اثرگذاري آموزش متداول ترويجي و آموزش تلفيقي (تركيبي از آموزش چهره ‌به چهره و آموزش الكترونيك) بر تغيير و بهبود دانش و نگرش جوانان (28ـ15سال) روستايي دهستان رازآور استان كرمانشاه نسبت به كشاورزي ارگانيك به انجام رسيد. در قالب مطالعه‌اي نيمه تجربي، دو گروه جوانان روستايي پس از اجراي پيش آزمون تحت تأثير دو شيوه آموزش تلفيقي و متداول قرار گرفته‌ و در نهايت پس آزمون در مورد آنها به اجرا درآمد. آموزش متداول شامل چهار كلاس آموزشي يك ساعته در طول دو هفته با بهره گيري از روش هاي معمول تدريس، و آموزش تلفيقي شامل دو كلاس حضوري 45 دقيقه‌اي، دريافت يك لوح فشرده و يادگيري مابقي محتوا از طريق وبلاگ طراحي شده بدين منظور ضمن برخورداري از امكان پرسش و پاسخ از طريق رايانامه بود. به منظور سنجش دانش و نگرش پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. روايي صوري پرسشنامه تحقيق توسط چهار تن از صاحبنظران و پايايي آن با يك مطالعه راهنما در خارج از نمونه اصلي محاسبه گرديد (82 /0و 78/0=α). نتايج آزمون ناپارامتري ويلكاكسون وجود تفاوت معني‌داري را در سطح دانش و نگرش جوانان در قبل و بعد از شركت در هر دو دوره آموزش تلفيقي و متداول به اثبات رساند. بر اساس نتايج آزمون من‌ويتني شركت در دوره آموزش تلفيقي در مقايسه با آموزش متداول سبب ايجاد نگرش مثبت تري نسبت به كشاورزي ارگانيك در جوانان گرديد.