مطالعه تطبيقي وضعيت سيرت نيكوي مديران از ديدگاه كاركنان (دانشگاه صنعتي شاهرود و دانشگاه دامغان)

هدف تحقيق حاضر شناسايي و مقايسه وضعيت سيرت نيكوي مديران در دانشگاه صنعتي شاهرود و دانشگاه دامغان مي باشد. فرضيه اصلي تحقيق حكايت از تفاوت معني دار بين سيرت نيكوي مديران در دانشگاه صنعتي شاهرود و دانشگاه دامغان دارد. مؤلفه هاي مورد بررسي عبارتند از : صداقت ، شجاعت ، تواضع و فروتني ، حكمت ، شور و اشتياق ، غمخواري ، شوخ طبعي. روش تحقيق بكار گرفته شده توصيفي از نوع پيمايشي و با هدف كاربردي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش را كليه كاركنان دانشگاه صنعتي شاهرود با 252 نفر و كاركنان دانشگاه دامغان با 240 نفر تشكيل مي دهند. حجم نمونه با استفاده از جدول كرجسي - مورگان شامل 152 نفر از دانشگاه صنعتي شاهرود و 148 نفر از دانشگاه دامغان با روش نمونه گيري تصادفي ساده تعيين شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته سيرت نيكوي مديران مي باشد كه روايي آن از طريق اساتيد ذيفن تاييد شد و پايائي آن از طريق آزمون آلفاي كرونباخ برابر با 95/0 مورد محاسبه قرار گرفت كه حكايت از قابليت اعتماد علمي ابزار حمع آوري اطلاعات دارد. داده‌هاي به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از آزمون تي دو نمونه اي مستقل و آزمون يومن ويتني به منظور بررسي وضعيت و مقايسه متغيرها، تجزيه و تحليل گرديد. نتايج اين پژوهش نشان داد وضعيت مؤلفه هاي شجاعت ، تواضع و فروتني ، شور و اشتياق و غمخواري در بين دانشگاه صنعتي شاهرود و دانشگاه دامغان تفاوت معناداري وجود دارد؛ بطوريكه اين مؤلفه ها در بين مديران دانشگاه دامغان وضعيت مطلوب¬تري نسبت به مديران دانشگاه صنعتي شاهرود دارد. مؤلفه هاي صداقت ، حكمت و شوخ طبعي در هر دو جامعه مشابه مي باشند .