شماره ركورد كنفرانس :
4699
عنوان مقاله :
eCG و نقش آن در آبستني ماديان
پديدآورندگان :
قلي پور ميكائيل michael.gholipour@yahoo.com 1* دانشجوي ارشد فيزيولوژي دام، گروه علوم دامي، دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي مغان، دانشگاه محقق اردبيلي , واحدي وحيد استاديار علوم دامي، گروه علوم دامي، دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي مغان، دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
eCG , گنادوتروپين جفتي اسب , ماديان , آبستني
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي علوم كشاورزي و زيست محيطي ايران
چكيده فارسي :
در سال هاي اخير با توجه به اهميت پرورش و نگهداري نژادهاي اسب در سراسر دنيا، توجه ويژه اي به حفظ و تكثير اين حيوان اهلي شده است. برقراري چرخه هاي طبيعي توليد مثل، يكي از مهمترين عوامل در بقاي نسل به شمار مي رود كه مستلزم آشنايي با اصول باروري و مامايي مي باشد كه از لحاظ مديريتي حائز اهميت مي باشد. گنادوتروپين جفتي اسب يا eCG، براي اولين بار در سال 1930 توسط كول و هارت شناسايي شد. اين هورمون گيلكوپروتئيني كه نقش مهمي در حفظ و بقايا آبستني را در ماديان ايفا مي كند، در اندومتريال كاپس سنتز و ترشح مي شود. در هفته هاي هشتم تا دهم آبستني به اوج خود رسيده و پس از آن، كم كم از غلظت آن كاسته مي شود. اين هورمون به طور انحصاري با LH در تعامل است؛ با اين وجود eCG در دوران آبستني به جسم زرد متصل است تا گنادوتروپين براي حفظ آبستني فراهم شود. در واقع eCG ممكن است باعث رشد فوليكول هاي ثانويه شده و تخمكگذاري يا لوتئيني شدن آن ها را شود و از موج دوم جسم زرد پشتيباني كند. سلول هاي حلقه اي جفتي اين قابليت را دارند كه آبستني را حتي در ماديان غيرآبستن هم نشان دهند. بر همين اساس ممكن است كه بعد از سقط فتوس، نشان داده شود كه ماديان همچنان باردار است و علائم فحلي ظاهر نشود، در نتيجه تلقيح مجدد به تعويق افتاده و باعث زيان اقتصادي مي شود.