بررسي ميزان تاثير پذيري از شبكه هاي اجتماعي در بين دانشجويان دانشگاه هاي خلخال درسالتحصيلي 93-1394

Evaluation of the impact of social networking among KHalkhal university students in 1393-94

اين پژوهش سعي دارد تا به بررسي ميزان بهره مندي و تاثير پذيري از شبكه هاي اجتماعي دانشجويان دانشگاه هاي خلخال با استفاده از نظريه هاي مدرنيسم (امانوئل كاستلز،تامپسون،آنتوني گيدنز،ديويد رايزمن،هابرماس) و پست مدرنسيم (فردريك جيمسون،ژان بودريلار) جامعه شناختي بحث و بررسي شده است. پژوهش حاضر به صورت پيمايشي از نوع همبستگي ،از نظر هدف يك پژوهش كاربردي،از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه يك مطالعه خرد و از نظر زماني يك بررسي مقطعي است .به طوري كه روش گرد آوري داده ها از طريق پرسشنامه انجام شده كه در اين مطالعه براي اندازه گيري متغير ها از سئوال و براي اندازه گيري سازه ها از تكنيك طيف ليكرت استفاده شده است. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه هاي خلخال كه تعدادشان برابر است3000 نفر كه برآورد حجم نمونه از فرمول كوكران استفاده خواهد شده كه برابر با 210 دانشجو است و در اين پژوهش از روش نمونه‌گيري طبقه‌اي متناسب استفاده شده. براي بررسي اعتبار پرسشنامه از آلفاي كرونباخ در نرم افزارSPSS استفاده شده كه مقدار آلفاي بدست آمده71/0درصد است و با توجه به ماهيت فرضيه ها از آزمون هاي همبستگي پيرسون، آزمون T، آزمون تحليل واريانس و در نهايت از رگرسيون استفاده شده است كه نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه:استفاده از اينترنت كه از 210 نفر 192 نفر با4/91 درصد از اينترنت استفاده مي و 18 نفر با6/8 درصد از اينترنت استفاده نمي كنند. بيشترين ميزان ساعت استفاده از اينترنت با 29 درصد( بين3تا 5 ساعت در روز ) و بيشترين عضويت در شبكه اجتماعي به ترتيب (تلگرام2/45درصد ، فيسبوك7/25درصد، وايبر9/12 درصد، تويي تر 6/7 درصد ، واتس آپ1/4 درصد ، لاين 3/3 درصد ، تانگو9/2 درصد ، ايناستوگرام1 درصد )و نحوه معرفي خود در شبكه هاي اجتماعي 1/27 درصد( هويت خود را به نحوي معرفي مي‌كنند كه فقط براي دوستانشان قابل شناسايي باشم) و 9/12درصد (مواجه شدن با تصاوير خصوصي افراد در اينترنت )در تجربه استفاده از اينترنت را داشته اند. كه تامپسون نيز معتقد است استفاده از اين تكنولوژي نيازمند مهارت كاربران است در صورتي كه كاربران مبتدي باشند استفاده آنها بيشتر ساده و در محيط هاي چت و گپ ها است. ميزان تاثير پذيري از اينترنت (5/30 درصد تاثير پذيري پايين،33/8 تاثير پذيري متوسط و تاثير پذيري بالا8/35) داشته اند .(كه در واقع شكل گيري حوزه عمومي هابر ماس است كه در بالا اشاره شد)و بين ميزان سن دانشجويان و ميزان تاثير پذيري دانشجويان از شبكه هاي اجتماعي رابطه وجود ندارد و همچنين بين سه پايگاه اجتماعي- اقتصادي (پايين ، متوسط و بالا) و ميزان تاثير پذيري دانشجويان از شبكه هاي اجتماعي تفاوت معني داري وجود ندارد بين ميزان ساعت استفاده از اينترنت و ميزان تاثير پذيري از اينترنت رابطه مستقيم برقرار است و بين دختر ها و پسر در ميزان تاثير پذيري از اينترنت تفاوت وجود دارد و با توجه به اينكه ميانگين دختر ها از ميانگين پسر ها بيشتر است مي توان گفت تاثير پذيري دانشجويان دختر از شبكه هاي اجتماعي بيشتر از دانشجويان پسر است. همچنين بين مجرد ها و متاهل ها در ميزان تاثير پذيري و باتوجه به اينكه ميانگين مجرد ها از ميانگين متاهل ها بيشتر است مي توان گفت تاثير پذيري دانشجويان مجرد از شبكه هاي اجتماعي بيشتر از دانشجويان متاهل است.