شماره ركورد كنفرانس :
4710
عنوان مقاله :
تأثير رژيم غذايي و تمرين يوگا بر آنزيمهاي كبدي زنان ديابتي نوع 2 مبتلا به كبدچرب غيرالكلي
پديدآورندگان :
بيات زهرا zahra_bayat2008@yahoo.com پرديس بينالمللي كيش، دانشگاه تهران , كرمي فرزانه s_z55@yahoo.com دانشگاه رازي كرمانشاه , رضوان مدني فاطمه z.bayat@ut.ac.ir دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه , محبيزاده صديقه z.bayat@ut.ac.ir دانشگاه جهرم
كليدواژه :
فعاليت ورزشي , آسپارتات آمينوترانسفراز , آسانا.
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي سبك زندگي و سلامت
چكيده فارسي :
مقدمه: بيش از نيمي از بيماران ديابتي نوع 2 با بيماري كبدچرب غيرالكلي نيز درگيرند. خط اول درمان NAFLD مداخله شيوه زندگي، از جمله رژيم غذايي و فعاليت بدني است. با توجه به اين موضوع، هدف پژوهش حاضر بررسي تأثير رژيم غذايي كم كالري و تمرين يوگا بر آنزيمهاي كبدي زنان ديابتي نوع 2 مبتلا به كبدچرب غيرالكلي ميباشد. روش بررسي: 30 زن ديابتي نوع 2 مبتلا به كبدچرب غيرالكلي (40 تا 55 ساله) به طور تصادفي به سه گروه تمرين يوگا و رژيم غذايي، گروه رژيم غذايي و گروه كنترل تقسيم شدند. گروه تمرين يوگا به مدت 2 ماه و سه روز در هفته تمرينات را انجام دادند. پس از برآورد كالري مورد نياز، معادل كالري برنامه رژيم غذايي روزانه هر فرد، 500 تا 750 كيلوكالري كمتر از انرژي مورد نياز تنظيم شد. گروه كنترل فعاليت ورزشي منظم و محدوديت دريافت كالري نداشت. از آمار توصيفي براي محاسبه ميانگين و انحراف استاندارد دادهها استفاده شد و براي محاسبه و مقايسه بين دو گروه از آناليز واريانس يك طرفه و براي مقايسه درون گروهي ازt مستقل استفاده شد. نتايج: در پيشآزمون هيچ تفاوتي در ويژگيهاي توصيفي آزمودنيها از جمله قد، وزن، سن و سابقه ابتلا به ديابت وجود نداشت. در گروه يوگا و رژيم غذايي،تغييرات در آنزيم ALP معنادار بود. در گروه رژيم غذايي و گروه كنترل هيچ تغييري معنادار نبود. مقايسه بين گروهي نشان داد تغييرات ALP، ALT و AST بين دو گروه معنادار نبود. نتيجهگيري: با توجه به نتايج پژوهش حاضر، ميتوان گفت يوگا و رژيم غذايي ميتواند تأثير مثبتي بر آنزيمهاي كبدي بيماران ديابتي نوع 2 داشته باشد، ولي رژيم غذايي به تنهايي نميتواند باعث بهبود آنزيمهاي كبدي شود.