اثر بخشي فنون شناختي-رفتاري در كاهش كنترل فكر و احساس مسئوليت افراطي در افراد داراي نشانه هاي اختلال وسواسي-جبري

هدف؛ هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي فنون شناختي-رفتاري در كاهش كنترل فكر و احساس مسئوليت بيش از حد در افراد داراي نشانه هاي اختلال وسواسي- جبري بود. روش؛ روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع بنيادي و به لحاظ نحوه ي جمع آوري داده ها از نوع نيمه تجربي تك موردي است و شركت كنندگان به ترتيب در مراحل خط پايه، درمان و پس از درمان و پيگيري مورد سنجش قرار مي گيرند. جامعه ي آماري اين پژوهش را، افراد داراي نشانه هاي اختلال وسواس-جبري تشكيل مي-دهند. روش نمونه گيري در اين پژوهش، به صورت نمونه گيري هدفمند بود و از جامعه آماري 2 نفر زن با لحاظ كردن ملاك هاي و خروج انتخاب شد. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه كنترل فكر ولز و ديويس، نگرش به مسئوليت و پرسشنامه وسواس- اجباري مادزلي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از تحليل هاي نموداري و ترسيمي استفاده شد كه بر اساس صعود و نزول متغير وابسته، قضاوت صورت مي گيرد. يافته ها؛ نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه فنون شناختي رفتاري در كاهش احساس مسئوليت بيش از حد و كنترل فكر موثر است. چرا كه اندازه اثر درمان بدست آمده در احساس مسئوليت بيش از حد براي آزمودني اول 98/1 ، آزمودني دوم 63/2 و در كنترل فكر براي آزمودني اول 31/2، آزمودني دوم 83/1 بود. نتيجه گيري؛ درمان شناختي رفتاري با به چالش كشيدن اين افكار در كنترل و مواجهه سازي و اصلاح افكار وسواسي و كمال گرايي بيماران عمل مي كند و بركاهش كنترل فكر، قضاوت كردن، تصميم گيري و عمل كردن تاكيد دارد و نقش آن تضعيف فرض ها و عقايد معيوب و آموزش دادن مهارتهاي مقابله كردن است.