ناهمسانگردي لرزه اي گوشته بالايي در غرب ايران

آگاهي از الگوي دگرشكلي جاري و گذشته در ساختارهاي عميق از نقشي كليدي در افزايش درك ما از تحول مرزهاي برخوردي ايران برخوردارند. در اين مطالعه از اندازه گيري هاي ناهمسانگردي لرزه اي براي فهم اين الگو بهره جسته شده است. داده هاي برداشت شده با استفاده از يك شبكه موقت لرزه اي براي برآورد پارامترهاي جدايش موج برشي به كار برده شده اند. اين شبكه متشكل از تعداد 63 ايستگاه لرزه نگاري باند پهن، به مدت يك سال و در فاصله سال هاي 2013 و 2014 ميلادي مشغول داده برداري بوده است. چينش ايستگاه هاي شبكه در سه پروفيل با راستاي شمال شرقي-جنوب غربي بوده و از ايران مركزي و كمربندهاي چين خورده-رورانده زاگرس و البرز عبور كرده است. نتايج آناليز جدايش موج برشي فازهاي منكسره از گوشته (SKS/SKKS) نشان دهنده وجود ميانگين زمان تاخير تقريبي 3/1 ثانيه در طول پروفيل است. همچنين پارامتر راستاي محور سريع داراي تغييرات ناگهاني در طول پروفيل است كه بر وجود تغييرات معنادار در نوع دگرشكلي و در گذار از واحدهاي تكتونيكي دلالت دارد. در اين ميان وجود يك روند موازي با رشته كوه در زاگرس و يك الگوي عمود بر رشته كوه در البرز به وضوح قابل تشخيص است.