بررسي رابطه بين گرايش به بي‌حجابي و سيستم مديريت خانواده در بين دانش‌آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان خرم‌آباد

پژوهش حاضر، با هدف شناخت ارتباط بين سيستم مديريت خانواده با گرايش به بي‌حجابي در بين دانش‌آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان خرم‌آباد در سال تحصيلي 95/96 انجام شد. روش تحقيق ازنظر هدف كاربردي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه دانش‌آموزان دختر متوسطه دوم خرم‌آباد به تعداد 334 بود، با استفاده جدول كرجسي ـ مورگان تعداد 196 نفر به عنوان نمونه آماري تعيين و با روش نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شدند براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه سيستم مديريت خانواده بامريند (1973) با ويرايش جديد توسط محقق، استفاده شد. اطلاعات توسط نرم‌افزار spss21 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت براي تعيين ميزان همبستگي از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيري با روش گام به گام استفاد شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد: بين سيستم مديريتي مذهبي سخت‌گير و خانواده متزلزل يا گسسته و پريشان و سيستم مستبدانه و سيستم مديريتي ايزوله با گرايش به بي‌حجابي ‌دختران دبيرستاني (متوسطه دوم) خرم‌آباد رابطه مثبت معني‌داري وجود دارد. همچنين بين سيستم مديريتي متعادل و پاسخگو و گرايش به بي‌حجابي دختران متوسطه رابطه منفي معني‌دار وجود دارد. و بين سيستم مديريتي پدر و يا مادرسالاري با گرايش به بي‌حجابي رابطه‌اي وجود ندارد. همچنين نتايج تحليل رگرسيون نشان مي‌دهد سيستم مديريتي استبدادي، مذهبي سخت‌گير و سيستم مديريتي پاسخگو و متعادل و ايزوله، پيش‌بيني‌كننده مناسبي براي گرايش دختران به بي‌حجابي و سيستم مديريتي، پدر و مادرسالار و خانواده متزلزل، توان پيش‌بيني گرايش به بي‌حجابي را نداشته و از تحليل خارج شده است.