شماره ركورد كنفرانس :
4739
عنوان مقاله :
بررسي ادراكات حسي مكان در فضاهاي معماري از ديدگاه پديدارشناسي: (سير تحول پديدارشناسي فضاي معماري)
پديدآورندگان :
بالاميرزائي حسين - دانشجوي كارشناسي ارشد معماري گروه معماري، دانشكده معماري و شهرسازي، واحد قزوين، دانشگاه آزاد اسلامي، قزوين، ايران , البرزي فريبا faalborzi@yahoo.com استاديار، گروه معماري، دانشكده معماري و شهرسازي، واحد قزوين، دانشگاه آزاد اسلامي، قزوين، ايران
تعداد صفحه :
12
كليدواژه :
پديدارشناسي , حس مكان , فضاي معماري , حس تعلق
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي معماري و شهرسازي پايداري و تاب آوري: از آرمان تا واقعيت
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
پديدارشناسي نه به عنوان يك مكتب هنري كه در عصر حاضر وارد حوزه هنري شده است، بلكه به عنوان يك فلسفه، از اوايل قرن بيستم به طور جدي توسط فيلسوفان آن دوره، از جمله: هوسرل، هايدگر و ديگر پيشگامان اين مكتب مطرح گرديد و پس از آن در حوزه هنر به خصوص معماري توسط نظريه پردازاني چون: شولتز، پالاسما، هال و پرزگومز و ديگر نظريه پردازان اين عرصه بسط و گسترش پيدا كرد. مكتب پديدارشناسي به خاطر گستردگي در مباحث و پرداختن به حس انساني از جمله حواس پنج گانه و در نظر داشتن تجربه هاي حسي انسان مي تواند در ايجاد حس مكان، در بررسي فضاهاي معماري كاربرد داشته باشد. با توجه به اين مطلب كه پديدارشناسي مي تواند نقش بررسي فضايي از جنبه هاي مختلف حسي از نظر انسان داشته باشد، در نتيجه اين مكتب مولفه هايي را در مورد حس مكان كه داراي قابليت بيشتري را در تاثير پذيري فضاهاي انسان ساخت مي باشد كه مي توان اين مولفه ها مورد توجه قرار داد. هدف از تدوين اين مقاله بررسي سير تحول جنبش فلسفي پديدارشناسي بر پايه تفكرات بزرگان اين جنبش و تاثير پذيري آن بر فضاهاي انسان ساخت كه در سه دهه اخير بصورت بسيار جدي و پررنگ مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است كه در اين راستا پرسش اصلي چنين به نظر مي رسد كه براي رسيدن به حس تجربه مكان (انسان-ساخت) آيا فرد بايد با اصول اوليه شناخت شناسي و فلسفه شناخت آشنا باشد يا خير، كه براي دريافت اين مسئله پژوهشي با روش تحقيق كيفي با رويكرد توصيفي و روش گردآوري اطلاعات به شيوه بررسي متون انجام مي گردد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت