مقايسه اثر هورمون GnRH در روش هاي اوسينك، دابل سينك و هيت سينك جهت همزمان سازي فحلي در گاوهاي هلشتاين

مشكلات و چالش هاي ناشي از عدم تشخيص به موقع و صحيح فحلي سبب تبديل پروتكل هاي همزماني فحلي و تخمك ريزي به بخش ثابتي از مديريت توليدمثل گله هاي گاو شيري شده است پروتكل اوسينك از سال 1374 به صورت گسترده به عنوان روشي مؤثر در همزماني چرخه هاي فحلي گاوهاي شيري مورد استفاده قرار گرفته است. نشان داده شده است كه موفقيت پروتكل اوسينك تحت تأثير مرحله چرخه طبيعي فحلي در زمان تزريق GnRH اول قرار مي گيرد. هدف از اين مطالعه مقايسه اثر GnRH در روش هاي همزمان كردن فحلي در گاوهاي هلشتاين بود. 360 رأس گاو شيري با روزهاي شيردهي 200-50 مطالعه شدند. گاوها به صورت تصادفي در سه گروه توزيع شدند: گروه يك (برنامه همزماني اوسينك)، GnRHدر روز صفر، PGF2α روز هفت، PGF2α روز هشت، GnRH روز نه و 16 ساعت بعد TAI صورت مي گرفت. گروه دوم (برنامه همزماني دابل سينك) ، GnRH در روز صفر، PG روز هفت، PG روز هشت GnRH روز نه، GnRH روز هفدهم، PG روز بيست وچهار، PG روز بيست وپنج، GnRH روز بيست و شش و 16 ساعت بعد تلقيح اجباري يا TAI صورت مي گرفت. گروه سوم (برنامه همزماني هيت سينك) GnRH در روز صفر، PG روز هفت، استراديول روز هشت و روز نه TAI صورت مي گرفت. اين تحقيق بيشترين ميزان نرخ آبستني در گاوهاي هلشتاين با استفاده از روش دابل سينك را نشان داد كه اين امر بين گاوهاي شكم اول و چند شكم تأثير مشابهي را داشت. با وجود اينكه بيشترين نرخ آبستني به ازاي تلقيح در روش دابل سينك و كم‌ترين نرخ آبستني به ازاي تلقيح به ترتيب در روش اوسينك و هيت‌ سينك رخ داد ، اما به طور كلي بين روش هاي فوق اختلاف معني داري وجود نداشت.