مدلسازي موانع در اجراي مديريت زنجيره تامين سبز با رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري

Barriers modeling in green supply chain management by Interpretive Structural Modeling

جهاني سازي، افزايش مقررات سازمان هاي دولتي و غير دولتي و فشار و درخواست مشتريان در خصوص رعايت مسائل زيست محيطي باعث شده است سازمان ها به بررسي اقدامات لازم جهت به كارگيري مديريت زنجيره ي تأمين سبز، به منظور بهبود عملكرد زيست محيطي و اقتصادي بپردازند.صنايع و كارخانه ها نياز دارند اثرات زيست محيطي مخرب را كاهش دهند و زنجيره تامين سبز را توسعه دهند ،هدف اصلي اين تحقيق شناسايي اصلي ترين و موثرترين موانع ايجاد رنجيره تامين سبز مي باشد كه در اين پژوهش از مدل ساختاري تفسيري استفاده مي شود .موانع براساس قدرت وابستگي و محركه با كمك اناليز MICMAC طبقه بندي مي شوند. در اين مطالعه ابتدا با استفاده از مطالعه ادبيات موضوع ومصاحبه با خبرگان صنعت، بيست مانع اصلي اجرا نمودن زنجيره تامين سبز شناسايي مي شوند. در اين پژوهش فرهنگ سازماني ضعيف در اتخاذ ،GSCM عدم دسترسي به تسهيلات بانكي براي تشويق محصول سبز، عدم آگاهي هاي زيست محيطي به تامين كننده و اگاهي كم مشتري درباره GSCM به عنوان موانع كليدي در اجراي مديريت زنجيره تامين سبز شناسايي شده اند.

Globalization, governmental and NGOs environmental legislations and customers pressures on environmental cautions cause the manufacturers and organization try to imply green supply chain for improving environment performance and also economic performance. The main objective of this research is identifying the major barriers of green supply chain by using interpretive structural modeling. Impact Matrix Cross-Reference Multiplication Applied to a Classification (MICMAC) technique has been used for barriers classification. The first step for doing the research, twenty barriers in green supply chain were identified by expert interviewing. .Cultural barriers referring to GSCM, lack of access to banking facilities to promote a green product, lack of environmental awareness and low awareness of customer information to suppliers GSCM as key obstacles in the implementation of green supply chain have been identified in the research