مقايسه تطبيقي تكنيك هاي مدلسازي در كاوش معناگراي تصوير در وب جهان گستر

تصويركاوي، به فرآيندي اطلاق ميگردد كه به كاوش اطلاعات، تبيين وابستگي، ميان داده هاي تصوير و استخراج الگوهاي غيرمبهمِ ذخيره شده در پايگاه داده هاي تصويري مي پردازد و هدف اصلي آن، توليد الگوهاي قابل فهم از تصاويريست كه دانش اوليه اي از محتواي آن در دسترس نيست. براي اينكه تصويركاوي براساس معنا ميسر گردد، حصول سطح متوسطي از فهمِ معاني تصاوير در اولويت قرار دارد. در واقع منظور از تصويركاوي معناگرا، پر كردن شكاف معناييِ موجود بين تفسير انسان از يك تصوير در مقابل آن چيزي است كه كامپيوتر تحت عنوان ويژگي هاي بصريِ سطح پايين از تصوير استخراج كرده است. عمليات مطرح در فرايند تصوير كاوي، مجموعه اي از فنون مناسب براي رفع ابهام، ذهن گرايي و كليت موجود در برخي مسايل است و هدف آن بازيابي اطلاعات تصويري، مدلسازي، طراحي و اجراي سيستم هايي است كه قادر باشند دسترسي سريع و كارآمد مبتني بر محتوا را به مقادير عظيمي از اطلاعات تصويري، مرتبط سازند. در اين راستا، الگوهاي بازيابي مبتني بر محتواي تصوير با رويكرد معناگرا تكامل يافته و روش هاي متفاوتي از مدلسازي، ارائه شده است. از اين رو، مقايسه تكنيك هاي مختلف مدل سازي، ميتواند راهبردي كارا در عرصه كاوش بهينه تصوير بشمار آيد. با توجه به نتايج تطبيقي حاصل از اين پژوهش، بهره گيري از شبكه هاي عصبي به عنوان سريعترين تكنيك، در امر تصويركاوي معناگرا پيشنهاد ميگردد.