مقايسه شاخصهاي گياهي در تعيين تراكم پوشش جنگلهاي زاگرس با استفاده از داده هاي سنجنده ETM+

با تحقيق بر روي ويژگي هاي طيفي جوامع گياهي جنگل مي توان اطلاعات موضوعي جنگل را از طريق سنجش از دور با منابع و شكل هاي مختلف از قبيل تصاوير ماهواره اي و عكسهاي هوايي كسب نمود. از سويي مي توان تئوري هاي مربوط به تقسيم بندي تراكم پوشش و تيپ هاي جنگل، قطعات نمونه برداري، نقشه برداري، بهره برداري و حفاظت از منابع جنگلي، پايش آتش سوزي جنگل و آفات و امراض را بهتر توجيه نمود. در اين مقاله به منظور استفاده از شاخص هاي گياهي براي طبقه بندي تراكم پوشش جنگل هاي زاگرس با استفاده از داده هاي سنجنده ETM+ تحقيقي بر روي جنگل هاي حوزه آبخيز شمال خرم آباد انجام شد. نقشه هاي واقعيت زميني منطقه شامل نقشه تراكم پوشش جنگل در چهار طبقه با استفاده از برداشت هاي زميني با استفاده از GPS، عكسهاي هوايي و نقشه هاي رقومي توپوگرافي منطقه حاصل آمد. سپس پنجره اي از تصاوير سنجنده ETM+ با قدرت تفكيك 15 متر براي باند پانكروماتيك و 30 متر براي باندهاي چندطيفي ( به جز باند حرارتي) با استفاده از نقاط كنترل زميني و DEM منطقه مورد تصحيح هندسي قرار گرفتند. سپس به منظور بررسي تراكم پوشش جنگل منطقه شاخص هاي گياهي مختلف شامل، RVI، اختلاف شاخص پوشش گياهي تفاضلي نرمال شده ،G1،TVI ،DVI ،TNDVI ،(NDVI) G2 و شاخص گياهي تعديل كننده اثر خاك MSAVI تهيه و طبقه بندي تراكم پوشش گياهي بر روي آنها صورت تهيه و طبقه بندي تراكم پوشش گياهي بر روي آنها صورت گياهي و تراكم پوشش جنگل منطقه نشان داد كه شاخص MSAVI در تفكيك مناطق جنگلي با تراكم بالاتر داراي صحت بالاتر از ساير شاخص ها بوده در صورتيكه شاخص گياهي NDVI در تفكيك مناطق فاقد پوشش گياهي داراي صحت بالاتري نسبت به طبقات مختلف تراكم پوشش جنگل مي باشد. ساير شاخص ها دقت آنچناني در تفكيك طبقات تراكم پوشش نشان ندادند. در صورتيكه در تفكيك مناطق فاقد پوشش تا حدودي از صحت كلي مناسب تري برخوردار مي باشند. همچنين نتايج نشان دادند كه عليرغم صحت كلي خوب برخي داده هاي ماهواره اي، به دليل ضريب كاپاي نامناسب، بررسي تراكم پوشش جنگل با استفاده از تصاوير ماهواره اي ETM+ نتيجه مطلوبي در بر ندارد و نياز به تحقيقات بيشتر با داده هاي ساير سنجنده ها مي باشد.