كاربرد افشاگري هاي كيفي و ساختار نيافته به منظور تشريح اقلام تعهدي

بيشترين تمركز روي درك شبكه چگونگي پديد آمدن اقلام تعهدي و در برخي موارد اقدامات دخالت جويانه توام با دستكاري از جمله مديريت درآمدها بوده است. عليرغم پيشرفت هاي گسترده، بعيد به نظر مي رسد كه بتوانيم اقلام تعهدي را كاملا توضيح دهيم. بنابراين به سادگي مسيله اي كه مورد توجه مقالات (اف جي ال)قرار گرفت ، در ذهن به عنوان مسيله اي مهم برانگيخته مي شود. اف جي ال براين تصور بودند كه مفاد افشاگري هاي كلامي ازجمله تجزيه و تحليل ها و مباحث مديريتي و نيز فراخوان كنفرانس ها مي تواند توجيه كننده اقلام تعهدي باشد. پرا كه در بسياري مطالعات دريافته شده كه اين افشاگري ها حاوي اطلاعات مفيدي بوده و چنين دستور جلسه اي بسيار مهم خواهد بود. گرچه مدل ارتقا يافته اي از اقلام تعهدي اختياري ارايه نداده اند ، ولي به اين مسيله تلويحا اشاره كرده اند كه احتمال چنين امري در آينده وجود دارد . پيشرفت در اين زمينه نه تنها بر اي پژوهشگران عرصه حسابداري كه علاقمند به استنتاج نشانه ها هستند بلكه براي نظريه پردازان و قانونگذاران كه چگونگي پيدايش تعهدات را پيش بيني مي كنند ، مي تواند تاثيرات مهمي داشته باشد.اف جي ال نيز با استفاده از زبان شناسي محاسباتي در عرصه حسابداري در ارتقا آثار مكتوب نقش داشته اند. يكي از اهداف متداول بررسي ها در اين عرصه كاربرد متون به منظور توجيه يا پيش بيني متغيرهاي عددي مثل اقلام تعهدي يا بازده موجودي هاست ، منابعي كه به تعبير بسياري هنوز هنوز مورد بهره برداري قرار نگرفته است. مطالعاتي كه در آنها از واژگان محاسباتي به منظور گزارش دهي نتايج تجاري بهره گرفته شده است ، را نيز مي توان به سه دسته طبقه بندي كرد : برخي مقالات اين ابزارها را به منظور اهداف زير به كار ميگيرند: 1 (ايجاد معياري براي متغيري مهم كه نمي توان آن را با استفاده از تعابير استاندارد اندازه گيري كرد.تلاش براي استنتاج يك نشانه از سرمايه اوليه كه پيرامون متغير درآمدي ويژه بوده و حاوي حداكثر اطلاعات آموزنده باشد. 3 (تمركز بر محتواي قابل تغيير و آزمودن نظريه اي خاص.اف جي ال در گروه دوم قرار مي گيرد و مولفين بر اين مسيله تاكيد دارند كه افشاگري هاي كلامي از جمله تجزيه تحليل ها و مباحث مديريتي و نيز فراخوان كنفرانس ها مي توانند با قدرت اقلام تعهدي را تشريح كرده و نيز مقاله را در اين دسته بگنجانند.مسيله اي كه تنها يك رويكرد نظري است نه تنها ممكن است در مورد اعتبار فرضيه ها آگاهي بخش نباشد بلكه حتي ممكن است نتايج معناداري را در مورد خود اقلام تعهدي نيز ايجاد نكند. اين به قول معروف يعني همان نقد جعبه سياه .