شماره ركورد كنفرانس :
2335
عنوان مقاله :
موانع توسعه و تفكر سيستمي در سازمان
پديدآورندگان :
رستمي راوري عصمت
كليدواژه :
موانع توسعه و تفكر سيستمي , تفكر سيستمي در سازمان , موانع سيستمي , تفكر سيستمي
عنوان كنفرانس :
ششمين كنفرانس ملي مديريت، اقتصاد و حسابداري
چكيده فارسي :
هدف اين مقاله نيم نگاهي به تفكر سيستمي و موانع آن در سازمان است. نگرش سيستمي نوعي نگاه به جهان هستي و پديده ها آن است. اين شيوه تفكر، روش شناسي موثري را براي سيستم هاي اجتماعي - فرهنگي در محيط آكنده از آشفتگي و پيچيدگي ارايه مي دهد . تفكر سيستمي ، صرفا به اجزا و جزييات يك سيستم نگاه نمي شود بلكه چگونگي تعامل بين اجزاء و نيز بر هم كنش اجزاء و محيط بررسي شود. موانع و عواملي سبب مي شود انسانها از تفكر سيستمي دور شوند . تفكر سيستمي ، تفكري كل نگر است در حالي كه تكيه صرف بر جزء نگري، امكان فهم الگوهاي حاكم بر پديده و سيستم را از بين مي برد. تمركز بر روي وقايع ، بويژه وقايع ناگهاني، باعث مي شود انسان الگوي تغييرات دراز مدت را كه در پشت رخدادها نهفته است درك نكند. از اين رو، منفي نگري و سرزنش كردن شرايط محيطي تشديد مي شود و انسان خيال مي كند چيزي در بيرون از سيستم سبب بروز مشكلات است. در حالي كه تمامي اسباب و علل مسايل در درون سيستم نهفته است. راه ديگر در اين زمينه ، تفكر دوگانه است كه در آن ، انسان با نوعي تحليل ساده انديشانه ، به نگرش صفر و يك گرفتار مي شود . اين نگرش بر اساس پيش فرضها و تصورات قبلي و خود نهاده اي است كه ذهن در قالب هاي بسته نگه مي دارد اين شرايط مستهد آن است كه ذهن انسان به مسير اشتباه رهنمون شود و به علايم ، بيش از علل و يا به جاي آن، توجه كند و به همبستگي ظاهري متغيرها استناد كند ، در حالي كه بين آنها هيچ گونه ارتباط علت و معلولي وجود ندارد . تفكر سيستمي، در قالب كليت و تماميت سيستم ديده مي شود و به اين ترتيب از سطح به عمق و از جزء به كل گذر مي شود . در اين مقاله ضمن تشريح مولفه هاي تفكر سيستمي ، به بررسي مهمترين موانع آن در جنبه هاي جزء نگري، تمركز بر وقايع، فرافكني، دام تفكر دوگانه، تفكر قالبي، توجه به علايم به جاي علل، تفكر تحليلي و توجه به كميت پرداخته شده است.