مديريت دانش و اصول اخلاقي از ديدگاه بازرگاني

رايج ترين نوع مديريت اين روزها، سيستم مديريت دانش است كه به خاطر ساختار و فعاليتش، نه تنها افراد بلكه گروه ها را قادر به اشتراك گذاري و بكارگيري دانش جمعي و اصولي براي كسب اهداف بازرگاني مي نمايد. توجه هم چنين به منظور نگرش اخلاقي و رفتار اخلاقي است. تصديق نقشهاي كارمندان ميتواند از طريق فرهنگ بازرگاني مناسب بدست آيد. وجدان و اصول اخلاقي بازرگاني، ارزشهاي بازرگاني را بازتاب مينمايد؛ ارزشها، وسعت اخلاقيات يا در نهايت رفتار غير اخلاقي را تعريف ميكند و لذا فرهنگ بازرگاني غالب را تعريف مي نمايد. كشورهاي اروپايي نه تنها ادعا ميكنند به ارزشهاي سنتي پايبند هستند بلكه قادر به پذيرش ارزشهاي جديد فرهنگ هاي ديگر در نظام ارزشي خود نيز هستند. پذيرش چنين فرهنگ هايي با تغييراتي در نظام ارزش بازرگاني، همراه است، در حاليكه هم چنين براي كشف و پذيرش اخلاقيات ساير كشورها ضروري است. در زمان جهاني شدن، حفظ آگاهي فرهنگي ملي براي حفظ ارزشهاي بازرگاني و رقابتي بودن حائز اهميت است و نميتواند دست كم گرفته شود.