كليدواژه :
علوم انساني , توليد علم , جنبش نرم افزاري , توسعه فرهنگي و اجتماعي ايران
چكيده فارسي :
نوشتار حاضر تحت عناوين زير سامان يافته است: الف( مقدمه )مدخل بحث(: در مقدمه پس از تعاريف و...در طرح مسأله به عدم رضايت دست اندركاران فكري و عملي علوم انساني, دانشگاهي و غيردانشگاهي از دست آوردهاي اين رشته و ترجمه اي و كليشه اي بودن آن سخن به ميان آمده و آنگاه پرسشهايي مطرح شده اند كه هر يك محور مباحث نوشتارند. ب( رشته ي علوم انساني قديم است يا بديع؟ محصول نهايي بحث در اين قسمت, خبر از بداعت علوم انساني متعارف دارد. ج( آيا ماهيت علوم انساني در همه ي جوامع همسان است؟ در تجزيه و تحليل موضوع مقاله به اينجا مي رسد كه حتي اگر ماهيت علوم انساني مثلاً غربي و شرقي, ايراني و غيرايراني متفاوت هم باشند, به جهت فقر منابع, روش و مباحث, لاجرم بايد از علوم انساني موجود حداكثر بهره را ببرد. د( نهضت توليد علم و جنبش نرم افزاري با رشته ي علوم انساني چه نسبتي دارند؟ از جمله نتايج بحث آن است كه از جهت زماني جنبش نرم افزاري در ايران نسبت به علوم انساني متأخر است و از نگاه ارزشي, در حالي كه در علوم انساني سعي بر عدم مداخله ي آگاهانه ي ارزشها است, اما جنبش نرم افزاري نگاهي مسأله محور و ارزشي و متناسب با نيازهاي كشور دارد. و اگر در علوم انساني مصرف كننده ايم, در جنبش نرم افزاري مدعا آن است كه قدم در حيطه ي توليد علم بگذاريم. ه( متوليان و بازيگران اصلي جنبش نرم افزاري چه كساني اند؟ حاصل بحث آن است كه از بين نخبگان سياسي و نخبگان فرهنگي, اولي نقش معد و بسترساز و دومي نقش بازيگران اصلي را خواهند داشت. و در رشتهي علوم انساني نيز برخي رشته ها نقش بيشتر دارند.
