تاثير مهارتهاي رفتاري از نگاه تحليل رفتار متقابل بر موفقيت پروژه هاي ساخت

در شرايط كنوني كه سازمان ها با محيطي متغيير روبرو هستند و براي بقاء خود مجبور به سازگاركردن خود با محيط و مقابله با رقبا هستند نيازمند قابليت هايي هستند كه موجب مزيت رقابتي آنها در اين محيط شود و زماني اين قابليت ها تبديل به مزيت رقابتي و قابليت راهبردي مي شود كه تقليد آن براي ساير رقبا دشوار باشد و اين مبدل چيزي نيست جز شايستگي رفتاري كه قابليت ها را به مزيت رقابتي تبديل مي كند از اين رو امروزه مسئله شايستگي وتعيين استانداردهاي آن چه در مقياس سازمان وچه مقياسهاي كوچكتر (مدير،كاركنان) مورد توجه قرار گرفته است. براي اين كه يك پروژه موفق شود دو عامل اساسي و بسيار مهم در آن دخيل هستند؛ داشتن مديران پروژه شايسته و بلوغ مديريت پروژه سازماني. از آنجائي كه در حوزه مدلهاي بلوغ سازماني در طي چند سال اخير پيشرفتهاي شگرفي در اين باره صورت گرفته، لازم بود تا عامل اول نيز رشد يابد. سازمان هاي پروژه محور كشورهاي توسعه يافته طي 10 سال اخير در راستاي تعيين، ارزيابي و ارتقاء شايستگي هاي مديران پروژه، تلاش هاي گسترده اي را آغاز نموده و به نتايج خوب و مثبتي دست يافته اند. لذا اين سازمان دريافته اند كه براي موفقيت پروژه ها نيازمند برخورداري از مديران شايسته هستند. بنابراين جا دارد كه با استفاده علوم پايه اي روانشناسي و تحليل رفتار متقابل مرجع سازمان يافته اي براي رفتار فردي و اجتماعي تعريف نمود تا بتوان در اين حوزه به تعاريف صحيحي از پارامترهاي مطرح در مهارت هاي نرم رسيد. همچنين مي توان به بررسي و ريشه يابي بيشتر تعارضات در پروژه كه ناشي عدم الگو-پذيري رفتاري در پروژه است پرداخت. در اين تحقيق با استفاده از روش تصميم گيري چندمعياره Fuzzy TOPSIS براي شناسايي مهم ترين شايستگي هاي رفتاري مديران پروژه استفاده شده است و در ادامه با استفاده از آزمون هاي روانشناسي من نگار، وضعيت زندگي يا مثلث بازي ها و رانه ها، وضعيت رفتاري اركان پروژه مورد بررسي قرار گرفته است