بررسي نقش فرهنگ در آزمون سازي

امروزه در حوزه روان‌شناسي استفاده از آزمون براي اندازه‌گيري توانايي ها و صفات شخصيتي و قابليت ها و حتي در حوزه باليني در فرايند تشخيص بسيار رايج است. حتي در فرايند گزينش و استخدام نهادها و دستگاه‌هاي مختلف استفاده از آزمون و آزمودن افراد براي انتخاب اصلح‌ترين‌ها بسيار رواج دارد. مسئله اينجاست كه آيا آزمون‌هايي كه در اين سطح گسترده مورداستفاده قرار مي‌گيرند و تبديل به جزئي جدانشدني از پيكره روان‌شناسي شده‌اند، داراي اعتبار لازم براي تشخيص هستند يا خير؛ و آيا آزموني كه در جامعه و فرهنگي ديگر ساخته‌شده و مورداستفاده است را مي‌توان به‌راحتي در فرهنگ‌هاي ديگر هم مورداستفاده قرار داد؟ به‌عبارت‌ديگر آيا آزمون‌هاي روان‌شناختي وجودشان وابسته به فرهنگ نيست؟ در اين مقاله سعي شده كه با مطالعه و جمع‌بندي مطالب و مقالات و كتاب‌هاي منتشرشده مرتبط، فهمي كافي از بايدها و نبايدهاي استفاده از آزمون‌ها در فرهنگ‌هاي مختلف به مخاطب ارائه شود.