مقايسه ي كتاب هاي درسي علوم تجربي دوره ي ابتدايي از نظر سطح شناختي پرسش ها

هدف از پژوهش حاضر، مقايسه كتاب هاي علوم تجربي دوره ي ابتدايي از نظر سطح شناختي پرسش ها بود. در همين راستا از روش تحليل محتوا استفاده شد. اين بررسي در قالب 5 سوال پژوهشي صورت گرفت. واحد تحليل، جملات پرسشي كتاب بود و با توجه به محدود بودن جامعه آماري كه شامل كتاب هاي علوم تجربي دوره ي ابتدايي مي شد، روش نمونه گيري اتخاذ نشد و كل جامعه آماري جهت بررسي انتخاب گشت. به منظور مشخص كردن انواع پرسش هاي شناختي سطح پايين و سطح بالا، از جدول طبقه بندي پرسش هاي جورج براون استفاده شد. يافته ها حاكي از آن است كه بيشترين درصد پرسش هاي شناختي سطح بالا به ترتيب متعلق به كتاب هاي علوم تجربي سال اول ابتدايي (40.65)، سال پنجم ابتدايي(39.78)، سال ششم ابتدايي(39.38)، سال دوم ابتدايي(36.99)، سال چهارم ابتدايي(35.48) و سال سوم ابتدايي(31.20) مي باشد. در مجموع بيشترين فراواني و درصد پرسش هاي كتاب هاي درسي علوم تجربي دوره ابتدايي به ترتيب به سوال هاي كاربردي، تحليلي، ادراكي، يادآور، قياسي- تركيبي، فصيح و بليغ، ارزشياب و تعارفي- درخواستي اختصاص دارد. تنها 37.61 درصد از مجموع پرسش هاي كتاب هاي علوم تجربي دوره ابتدايي مربوط به شناخت سطح بالا است كه دانش و اطلاعات تازه اي را به يادگيرنده مي دهند. ساير پرسش ها مربوط به شناخت سطح پايين هستند كه تنها دانش فراگيران را مي سنجند. همچنين نتايج آزمون خي دو نشان داد كه بين مقادير مشاهده شده و مورد انتظار در انواع پرسش ها در كتاب هاي علوم تجربي دوره ابتدايي، تفاوت معناداري وجود دارد. اگرچه فراواني پرسش هاي شناختي سطح بالا با ارتقاء پايه، افزايش داشته، اما درصد اين نوع پرسش ها رشد محسوسي نداشته و حتي در برخي پايه ها كاهش يافته است. استفاده از پرسش هاي ارزشياب كه بالاترين نوع تفكر را به دنبال دارند، مورد غفلت واقع شده است.