نو مفهوم‌پردازي معرفت‌شناختي شك دكارتي بر اساس انتقادهاي معرفت‌شناختي شك سوفيستي پروتاگوراس به‌منظور استنتاج اصول ياددهي- يادگيري

مقالۀ حاضر باهدف استنتاج اصول ياددهي-يادگيري از نو مفهوم‌پردازي شك دكارتي بر اساس انتقادهاي معرفت‌شناختي شك سوفيستي پروتاگوراس تدوين‌شده است. براي دستيابي به هدف مذكور از روش‌هاي نقد بيروني، استنباط، نو مفهوم‌پردازي و استنتاج استفاده‌شده و يافته‌هاي اين پژوهش حاكي از آن است كه شيوۀ معرفتي دكارت در شك مقطعي -خطي، تعقل گرايي، آفت زدايي ناپيوسته، استقلال ذاتي و خودمحوري انسان، كميت گرايي، انتقادگرايي، قاعده‌مندي و انسجام گرايي براي اصول ياددهي-يادگيري در نظام تربيتي با انتقادهايي روبروست، يكي از اين انتقادها، نقدهايي است كه شك سوفيستي پروتاگوراس بر ارائۀ قواعد كلي، اصالت و تساوي عقل، فاعل شناسا، ميزان و معيار حقايق، ساختارمندي معرفتي، اتحاد و طبقه‌بندي علوم، نحوۀ شك ورزي و جستجوگري حقيقت، انتقادگرايي و انكار شرايط فرهنگي-اجتماعي به شك دكارتي وارد نموده و براي رفع اين خلأ و اشكالات از ديدگاه خود به بازسازي و نو مفهوم‌پردازي آن پرداخته و با استنتاج اصول شك ورزانۀ پژوهشي متداوم، شك ورزي انتقادگرايانه، آفت زدايي كيفي، هنر گرايي، خودمحوري چندگانه، امتزاج افق‌ها و بازنمايي –توزيعي از آن در ياددهي-يادگيري مانع جزم‌گرايي و شك سيستمي در شك دكارتي گرديده است.