شماره ركورد كنفرانس :
4782
عنوان مقاله :
قطرهاي از بحر (كتابشناسي استاد جعفري لنگرودي)
پديدآورندگان :
جوادي مهدي Javadimahdi1@yahoo.com دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
جعفري لنگرودي , آثار , طرح موضوع , سخن نو
عنوان كنفرانس :
همايش ملي تجليل از مقام علمي استاد محمدجعفرجعفري لنگرودي
چكيده فارسي :
به ياد ميآورم نخستين بار كه نام استاد جعفري لنگرودي در يكي از كلاسهاي دانشگاه به گوشم رسيد، وقتي بود كه استاد در پي طرح موضوعي، از كتاب ايشان نام برد و دانشجويان را به خواندن آن تشويق كرد. تشويقها و تحريضهاي استاد، به گوشۀ كتابخانهام كشانيد تا از ميان انبوه كتابها، كتاب مورد نظر را بيابم و مطالعه كنم. بدون اغراق بايد بگويم از همان صفحات ابتدايي كتاب، احساس كردم اين نوشته با آنچه پيش از آن در اين زمينه خوانده بودم، تفاوتي عميق دارد. اين تفاوت، بديعبودن آن نوشته بود؛ از اينكه تسلط نويسنده بر آثار ديگران كه در كتاب خودنمايي ميكرد باعث نشده بود كه راه تقليد در پيش گيرد، در شگفت شدم؛ ايشان خود به خوبي اين موضوع را در يكي از سرودههايشان، به نام سخن نو، بيان كرده است؛ آنجا كه ميگويد: «به التقاط، مكدّر صفاي عمر مكن / كه التقاط چو باد است و باد در گذر است كسي كه گوهر يكدانۀ سخن دارد / ز گفتۀ دگران بينياز و بر حذر است به عرش همت خود چون رسي فراتر شو / كه عرش همت تو، فرش صاحب نظر است» باري، از همان اوان به آثار ايشان دلبستگي پيدا كردم و سعي در مطالعۀ آنها داشتم. براي همين وقتي مطلع شدم كه قرار است به همت جمعي از دوستداران ايشان، بزرگداشتي برايشان برگزار شود، خود را موظف ديدم كه در حد توان تحفهاي از باب قدرشناسي فراهم كنم؛ نيك ميدانم كه اگر اين كار، از دين ما در قبال آموختن از حاصل عمر ايشان نكاهد، لااقل وسيلهاي است كه به آن استاد ناديده، نشان دهد كه فرزندان معنوي، قافلهسالاران را از ياد نبردهاند و آنچه كه در باب نقاب معاصرت گفته شده است ، حداقل در حق ايشان صدق نميكند.