شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
تقابل دوگانۀ مرگ و زندگي در غزليات شمس
پديدآورندگان :
رحمتي زهره zohre.rahmati93@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اراك.
تعداد صفحه :
21
كليدواژه :
تقابل‏هاي دوگانه , مرگ , زندگي , مولانا
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
يكي از مضاميني كه در نظام نشانه‏شناسي و زبان‏شناسي از اهميّت بسزايي برخوردار است، تأثير تقابل‏هاي دوتايي در نظم بخشيدن به تجربيات پيچيدۀ بشري است. نشانه‏شناسان ساختارگرا بر اهميت تقابل‏ها در زبان تأكيد داشته‏اند و تعيين تقابل‏هاي معنايي دو قطبي، از روش‏هاي تحليلي ايشان در جهت دسترسي به معنا بوده است. ژاك دريدا از جمله دانشمنداني بود كه در اين زمينه با طرح نظريۀ متافيزيك حضور،تقابل‎هاي دوتايي را مطرح و نقدكرد. بر اساس انديشۀ دو قطبي نگري، خوب در برابر بد، حقيقت در مقابل دروغ، حس در برابر انديشه و مرگ در تقابل زندگي قرار مي‏گيرد. در آثار شاعران و نويسندگان پارسي زبان نيز اين انديشه موج مي‏زند. از ميان اين تفكّر، توجه به تقابل مرگ و زندگي از بسامد بالايي برخوردار است و در شعر و ادب پارسي همواره مرگ و زندگي روياروي هم ايستاده‏اند و شاعران بسياري در به تصوير كشيدن اين دو قطب مهم دنياي بشري قلم‏فرسايي كرده‏اند. از جملۀ اين شاعران، مولانا، نگاه عميقي به اين مقوله داشته است. نگارنده در اين مقاله مي‏كوشد به بررسي ديدگاه مولانا دربارۀ مرگ و زندگي در غزليات شمس بپردازد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت