سبك شناسي انتقادي رمان «ترلان» اثر فريبا وفي

سبك شناسي انتقادي مي تواند ،با رويكرد واكاوي ادبيات زن نوشت ، به بخش بزرگي از ادبيات زنانه بپردازد. در اين پِژوهش كه بر روي رمان «ترلان»فريبا وفي تامل كرده ايم ،اين پرسش را مطرح كرده ايم كه ايدئولوژي پنهان درمتنِ رمان « ترلان »، چيست؟ چه گزاره هاي سبكي اي منجر به كشف آن مي شود وايدئولوژي پنهان متن، چه كار كردي دارد.فرضيه ي اين پژوهش آن است كه در اين رمان، ايدئولوژي ساز وكاري براي مشروعيت بخشيدن به ستيز عليه گفتمان مرد سالارانه ودر آمدن جنس زن از پيله ي سنتي است.اين پژوهش به روش لايه اي انجام شده است.نخست بافت موقعيتي متن مورد تحليل قرار گرفته وسپس كانون سازي در روايت در رمان ياد شده، مشخص گرديده ودر نهايت خرد لايه هاي واژگاني، نحوي وبلاغي به عنوان مولفه هاي سبكي برجسته ومعنادارموردبررسي قرار گرفته است وگفتمان مسلط وايدئولوژي پنهان در متن ونابرابري قدرت جنس زن و جنس مرد در آن تحليل گرديده است.نتايج پژوهش نشان مي دهد در اين اثر تقابل گفتمان مرد سالارانه وحقوق ازدست رفته ي زنان ، ايدئولوژي پنهان در اين متن است كه در سطوح مختلف متن به بروز و ظهور مي كند. سخن اصلي اين پژوهش آن است كه هيچ گفتماني بدون ايدئولوژي نيست وتلاش مي كند تا با درنظر گرفتن عوامل بافتي و زباني، روابط پنهان قدرت، سلطه، نابرابري اجتماعي و سوءاستفاده از قدرت كه منجر به تخريب وناديده گرفتن حقوق «زن » مي شود را در اين اثر آشكار كند.