علل سقوط و تعالي جامعه از ديدگاه قرآن و روايات

انسان موجودي است كه وابسته به زندگي اجتماعي مي باشد بر اين اساس درتمام طول تاريخ سعي نموده قوانين وهنجارهاي جامعه را به گونه اي تعيين نمايد كه به زندگي اجتماعي او لطمه اي وارد نيايد.با نزول قران و تولد شريعت اسلام،‌پيامبر به عنوان نجات دهنده بشريت مبعوث گرديدو خداوند نيز در كلام وحي همواره از اصطلاحاتي همچون قوم و نژاد به جهت يكپارچگي و اتحاد جوامع استفاده در تحقيق حاضر كه به روش توصيفي – تحليلي به رشته تحرير در آمده است و از آنجايي كه به جهت هدف دار نمودن موضوع تحقيق و بررسي همه جانبه ،‌فرضيه هايي براي آن در نظر گرفته شد كه در نهايت مشخص گرديد كه از نظر آيات قرآني وروايات تحولات جوامع بشري قانونمند بوده و اينگونه نيست كه جوامع بشري بدون داشتن چارچوب و اصول و بدوراز هرگونه هنجار و ارزش ، متحول گردند. در اين راستا محقق سعي نمود كه بااستفاده از آيات كلام وحي وروايات هر يك از مولفه ها و شاخص هاي رشد و تعالي و سقوط جوامع بشري را و تحولات آن را به صورت كنكاش و علل هر مولفه مورد بررسي قرار دهد و ‌نسبت به انعكاس نظرات علما و فضلاي علوم اسلامي در خصوص آيات و روايات اعتمامشده است .تا بدين سان طي نوعي مقايسه همسو با يكديگر از نظرات مختلفر خصوص آيات گوناگون استفاده علمي نمايد و اينكه اسلام با توجه به شناخت كاملي كه ازانسان در تمام مراحل زندگي اش دارد ، قوانين و قواعدي را مرسوم نموده كه انسانهاي نسل آينده نيز با هر پيشرفت و تكنولوژي توانايي استفاده و بهره برداري مفيد از آن را خواهند داشت.