تحليل و بررسي فضاهاي معماري در آثار سينمايي مسعود كيميايي

analysis of architecture spaces in masoud kimiyayi movies

انسان همواره با هنر معماري درگير است و در فضاهاي معماري زندگي مي كند، سينما نيز به عنوان يكي از تأثيرگذارترين هنرها بر انسان شناخته شده است. معماري هميشه نزديك ترين خويشاوند سينما بوده است و هر دو از مباني يكساني از قبيل زيبايي شناسي بهره مي برند. معماري و سينما هر دو به گونه اي با هم درگيرند، هر دو خالق فضا هستند: فضاي سينمايي، فضايي خيالي است كه عينيت پيدا مي كند و در واقع عينيت واقعي نيست، بلكه توهم واقعيت است. تصويري است كه مي تواند در دنياي واقعي وجود داشته باشد.. در فضاهاي معماري زندگي و حركت جريان دارد. در حقيقت فضاي ذهني معمار عينيت يافته است..سينما در طول قرن اخير همسان با تصورات معماري در جامعه گسترش يافته است و شفافيت معماري در سينما همواره مشهود بوده است. همان گونه كه از گفته هاي بالا برداشت مي شود، بنيادي ترين عنصر معماري و سينما، فضاست. در سينما فيلم ساز، به طور ذهني به هدف فضاسازي خود مي رسد و در معماري، معمار به فضا عينيت مي بخشد. بنابراين فضا در سينما چيزي يكدست و منسجم نيست، بلكه بيشتر به ماده اي سيال شباهت دارد كه به هر شكلي تغيير مي كند. در صورتي كه در معماري لزوماً اينگونه نيست. زمان نيز عاملي كاملاً ادراكي در هنر سينماست و از طرفي در معماري كيفيتي ذهني دارد.در معماري زمان با حركت فضا اتفاق مي افتد، بايد زمان بر بيننده بگذرد و در طي اين زمان در فضا حركت كند – كه خود نيازمند گذر زمان است. مسعود كيميايي كارگردان و فيلمنامه نويس ايراني از بحث برانگيزترين و جنجالي ترين چهره هاي سينماي ايران است . ادبيات انتقادي در اكثر فيلمهاي كيميايي حضوري پررنگ دارد. روش تحقيق در اين پژوهش به صورت ميداني بوده و ابزار مورد استفاده عكس و فيلم است. برخي از آثار وي شامل: بيگانه بيا، قيصر، رضاموتوري، بلوچ، سفرسنگ، تيغ و ابريشم، سرب، تجارت، ضيافت، سلطان، مرسدس و ... مي‌باشد كه فيلم قيصر و جُرم در اين پژوهش مد نظر هستند.