رابطه سبك رهبري و شايستگي مديران در سازمان هاي آموزشي

داشتن نظام آموزشي مناسب و كارآمد يكي از عوامل توسعه و پيشرفت جوامع به شمار مي آيد. مدارس به عنوان يكي از زير مجموعه هاي اين نظام جهت رسيدن به اهداف تعليم و تربيت بسيار كليدي و مهم هستند. در همين راستا، مديران مدارس هريك جهت و شيوه اي خاص براي رهبري و هدايت سازمان خود استفاده مي كنند كه اين روش مي تواند با شايستگي مدير مرتبط باشد. در پژوهش حاضر هدف تعيين رابطه سبك رهبري و الگوي شايستگي مديران آموزشي است. كه سبك رهبري در دو بعد رابطه-مدار و وظيفه مدار و الگوي شايستگي نيز در پنج بعد برنامه ريزي، سازماندهي، منابع انساني، كنترل، هدايت، تصميم گيري، فناوري اطلاعات مي باشد. نمونۀ پژوهشي شامل مديران آموزشي يك دبيرستان است كه از مجموع دبيرستان‌هاي پسرانه منطقۀ ۲ شهر تهران به صورت تصادفي ساده انتخاب شده‌اند. در اين پژوهش از دو پرسشنامۀ سبك رهبري «سالزمن» با ضريب پايايي ۰٫۸۷ و پرسشنامۀ شايستگي محقق‌ساخته در پايان‌نامۀ دكتري «تحليل مقايسه ارزيابي شايستگي‌هاي مديران گروه‌هاي آموزشي دانشگاه سيستان و بلوچستان و دانشگاه علوم پزشكي زاهدان بر اساس الگوي بازخورد ۳۶۰ درجه» تأليف آقاي عزيزالله اربابي سرجو (۱۳۹۰) با ضريب پايايي ۰٫۶۵ استفاده شد. همچنين تجزيه و تحليل داده‌ها و بررسي همبستگي پيرسون با استفاده از نرم‌افزار SPSS نشان داد كه سبك رهبري با الگوي شايستگي رابطه دارد (r =0.546). و سبك رهبري وظيفه مدار با تمامي مؤلفه هاي الگوي شايستگي در اين سازمان آموزشي رابطه معني داري دارد،(sig 0.01) و اين امر بدان معنا مي باشد كه در سازمان آموزشي مورد نظر مديران آموزشي جهت تحقق شايستگي هاي خود سبك رهبري وظيفه مدار را بيشتر از سبك رهبري رابطه مدار استفاده مي كنند.