شماره ركورد كنفرانس :
4822
عنوان مقاله :
بررسي ديدگاههاي انتقادي در بحث روش تدريس
پديدآورندگان :
شاه حسيني سمانه ucmas.noor@gmail.com اداره آموزش و پرورش شهرستان محمودآباد؛
تعداد صفحه :
8
كليدواژه :
تفكر انتقادي , ديدگاه انتقادي , فلسفه , آموزش و پرورش
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي رويكردهاي نوين در آموزش و پژوهش
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
درسنت آموزش وپرورش غربي،ريشه هاي فلاسفه معمولابه افكار افلاطون فيلسوف بزرگ يونان باستان، بر مي گردد.اين تصور كه آموزش وپرورش فرايند شكوفاشدن استعدادي است كه به صورت نهان درنهاد كودك وجود دارد در معرفت شناسي فلسفي ريشه دارد. با توجه به طرزتلقي فلاسفه ازماهيت انسان وجهان، تربيت بايد به تدريج زمينه هاي رشد طبيعت آدمي را كه روحاني ومعنوي است، براي نيل به هدف هستي اش كه عبارتست از وابستگي نزديك ميان اووعناصر معنوي طبيعت است، فراهم سازد. اين موضوع را افلاطون به زبان ديگري بيان كرده است و مي گويد كه روح آدمي مهمترووالاتر از تن اوست.اومعتقد است كه وقتي روح انسان در تنش جاي گرفت پندارها وتصورات را با خود به ذهن آورد.دراين آميزش روح وجسم، روح با جزءيات وپديده هاي جهان مادي آلوده وآميخته شدودر نتيجه دانسته هاي راستين خود را از ياد برد.اين است كه انسان با ديدن سايه ها يا پديده هاي جزيي محسوس،به اندك توجهي حقايق را به ياد مي آورد. اگر مايه علم در انسان نبود، بديهي است كه كسب علم براي او ميسر نبود.به اعتقاد سقراط هم افكارو هم علم در خارج از وجود شاگردنيستند بلكه امكاناتي هستند كه در درون فرداندونياز به پروردن دارند.پس از ديد گاه فلاسفه تربيت بايد سبب شكو فايي همه استعدادها و توانايي هاي بالقوه شاگردان بشود .واين كار بدون اطلاع در باره شاگرد امكان ندارد. بنا براين معلم بايد داراي رشد وكمال بيشتر وتجربه وسيع تري باشد.معلم خود بايد بتواند شاگردان را دريك جريان معنوي كه درآن فعاليت هاي ذهني وخلاق خودشان،آنهارابه اين كاروا دارد،هدايت كند . در مقاله حاضر قصد داريم به مبحث بررسي ديدگاههاي انتقادي در بحث روش تدريس بپردازيم.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت